یک پژوهشگر و استاد دانشگاه مطرح کرد:
نثر گلستان را میتوان متاثر از آثار ابوحیان توحیدی دانست
فرهنگي
بزرگنمايي:
فارس آنلاین - محمدرضا خالصی، پژوهشگر، منتقد و استاد دانشگاه با ارائهی مقالهای در نشست تخصصی یادروز سعدی، با طرح شواهدی بر تاثیرپذیری شیخ مصلحالدین سعدی شیرازی، از ابوحیان توحیدی شیرازی تاکید کرد.
به گزارش ایسنا منطقهی فارس، محمدرضا خالصی که شنبه اول اردیبهشت در نشست تخصصی یادروز سعدی در شیراز سخن میگفت، تاکید کرد که بحث او درباره بهره مندی شیخ اجل از ابوحیان توحیدی شیرازی در فرم وشکل و ظاهری نثر گلستان است.
او گفت: نکتهی اول اینکه ظهور گلستان در قرن هفتم بابی جدید در نثر فارسی گشود، بدین معنا که نثر ممتاز و ویژه سعدی که موزون و آهنگین موجز بوده مورد توجه اهل ادب و قاطبه مردم قرار گرفت و بعد ها سرمشق و الگوی بسیاری از نویسندگان فارسی زبان گشت هرچند همه آنان در این تقلید ناکام ماندند.
خالصی با تصریح اینکه بی شک سعدی با نبوغ استثنایی خود در نثر خود را همپای شعر خود به اعلاء درجه رسانید؛ خاطرنشان کرد: وضع نثر پیش از سعدی دچار دشوار نویسی فراوان است همشهری دیگر شیخ در همان قرن هفتم وصاف الحضره مولف کتاب تاریخ تجزیه الامصار و تزجیه الاعصار یا همان تاریخ وصاف که یکی از مهمترین و قدیمی ترین منابع و ماخذ تاریخ ایلخانان ایران است یکی از دشوار ترین و مصنوع ترین متون فارسی به شمار می رود.
او گفت: مصنوع پردازی به پیروی از نثر عربی و دشوار نویسی که به همراه آن می آید یکی از پسندیده ترین روش های نثر نگاری آن زمان بود، سال ها پیش یک شیرازی دیگر یعنی نصرالله منشی شیرازی در نوشتن کلیله و دمنه این روش را پراکند و نشر داد.
خالصی ادامه داد: تاریخ یمینی، نفثه المصدور، بختیارنامه، المعجم فی معاییر الشعار العجم، سمط الملی، راحه المصدور، التوسل الی الترسل، دستور الوزراء، چهار مقاله و ده ها کتاب دیگر همه از مقلدان نصرالله منشی شیرازی بودند؛ و این تنها همشهری او ای سعدی است که باب این تقلید را مسدود می سازد و راهی دیگر می رود که سخت مورد توجه قرار میگیرد و حدود 40 کتاب به تقلید گلستان سعدی نگاشته می شود.
این مدرس دانشگاه با بیان اینکه نثر سعدی به خلاف نثر روزگار او نه مصنوع است و نه مطول سخن او موجز است و سهل، به بخشی از سخنان سعدی اشاره داشت و گفت: این ایجاز در جملات قصار گلستان به اعجاز شبیه تر است.
این نویسنده و پژوهشگر ادبی، با اشاره به بخشی از سخنان سعدی در گلستان و حکایات آن، نثر سعدی را مسجع مرسل دانست و تصریح کرد: سعدی در نثر فارسی راهی نو گشوده که تا به امروز ادامه دارد.
خالصی همچنین با تاکید بر این نکته که سعدی به زبان عربی آشنا بوده است، گفت: معارف سعدی هرچند گوناگون است اما بخش اعظم آن از فرهنگ اسلامی نشات می گیرد؛ به این فرهنگ به قول محمد ارکون در کتاب الفکرهالاسلامی قرأه علمیه وجه مشترکشان استفاده از زبان عربی به عنوان ابزار مشترک زبانی است.
او گفت: سعدی از زمان کودکی بنابر رسومات آن زمان با زبان و ادبیات عربی اشناست و راهی شدن او به بغداد که پایتخت فرهنگی و مذهبی تمدن اسلامی آن سالها محسوب می شود این اشنایی را دوچندان می کند زیرا بغداد از دو دانشگاه بزرگ نظامیه و مستنضریه برخوردار است که سعدی بزرگ ما از قضا در هر دوی این دانشگاهها درس خوانده است و از سوی دیگر استادان بسیار بزرگی در ان جا مشغول تدریس بودهاند که به زبان عربی سخن میگفتند و تدریس میکردند.
خالصی با بیان اینکه بغداد در زمان سعدی کتابخانههای وسیع و معتبری داشت که بیشتر کتب آن به زبان عربی نگارش شده بود، خاطرنشان کرد: نکته دیگر این که سعدی پس از تحصیل در جرگه عالمان و خطیبان و واعظان در می اید و همه آنها به زبان عربی سخن می گفتند و لازمه این شغل احاطه و چیره دستی در زبا ن و ادب عرب بوده و از سوی دیگر ردپای شعر و ادبیات عرب را به وفور در شعر سعدی می توان یافت و اشعار عربی او مکمل این سخن است.
براساس این گزارش، خالصی با طرح این سئوال که، این طرح بکر و بدیع نثر گلستان، آیا تنها از نبوغ شیخ نشات گرفته یا ذهن و زبان او از قبل به این نوع نوشتار آشنایی دارد؟ گفت: بسیاری از اندیشمندان گلستان را تقلید مقامههای عربی می دانند، مثل عبدالعظیم خان قریب، ملک الشعرای بهار، دکتر خطیبی، جمال میرصادقی و...
این پژوهشگر ادبی ادامه داد: اما مقامه چیست؟ مقامه آن ژانر ادبی است که در قرن چهارم شکل گرفت برای آن دو واضع یعنی ابن درید و بدیع الزمان همدانی را در نظر گرفتن و البته مشهورتر همین بدیع الزمان است و بعدها ابن نباته و ابن ناقیا و حریری به تلویح و تصریح بدیع الزمانی را مبتکر فن دانستند.
او اضافه کرد: مقامه در اصل شبیه قصه ای است که راوی و قهرمانان آن هر دو خیالی اند و اخبار آن در محیط تکدی گری و گدایی دور می زند.
خالصی با بیان اینکه مقامه ثمره دو خواستگاه در ادب تازی است؛ اولین خواستگاه را حرمان و گدایی برشمرد که در قرن چهارم سخت گریبان مردم فقیر را گرفته بود و با یادآور اینکه ادبیات قرن چهارم فنی و سنجیده و مصنوع و مسجع بوده است، گفت: هدف مقامهنویس بی شک داستان نویسی نبود بلکه تکلف و تصنع در انشاء بود؛ نشان دادن قدرت نویسندگی فرد و اطلاعات او در لغت و ادب.
او تاکید کرد: درون مایه مقامات گدایی چرب زبان است که سعی دارد با سخنان موزون مردم را خام و رام خود کند، بجز مقامه زمخشری و سیوطی بقیه مقامهها براین پاشنه میچرخند؛ شاید به همین دلیل است ابن الطقطقا در کتاب الفخری معتقد است که خواندن مقامهها برای اخلاق جامعه مضر است؛ خوب محتوا ی گلستان که اینگونه نیست.
وی در خصوص فرم مقامهها نیز گفت: مقامهها انگونه که ابن الطقطقا و مطرزی و دکتر شوقی صنیف می گویند مقاله نویسی بند بازی ادبی بوده است که در ان شواذ و نوار لغات با نثری مصنوع و متکلف به کار می رفته؛ این مقالهها التزام وحشتناکی به سجع دارند و این التزام در مقاله تازی و فارسی مشترک است.
خالصی با اشاره به بخشی از این مقالهها گفت: متن مقاله مطول خسته کننده مملواز سجع و جناس است و مقاله به شکلی قربانی لفاظی های دراز و اظهار نقل های کاتب است که گاه بیمار گونه می شود و ارایه های چون قلب کامل قلب مستوی گاه مقاله ها را در بر می گیرد.
او همچنین با اشاره به اینکه مقاله های بی نقطه به مقاله هایی که همه کلمات ان منقوط است گفته میشد، تاکید کرد: سعدی به نظر نمی رسد که سرمشق خود را از این گونه مقاله ها گرفته باشد زیرا سعدی درست برعکس رفتار میکند و از تسجیع و تطویل و معنا را فدای لفظ کردن به شدت می پرهیزد.
خالصی در بیان چهارمین قسمت از پازل ترسیمی خود پیرامون تاثیرپذیری سعدی از ابوحیان توحیدی، گفت: ابوحیان توحیدی شیرازی از بزرگترین اندیشمندان قرن چهارم است؛ یاقوت حموی او را فیلسوف الادبا و ادیب الفلاسفه می خواند و او را در جهان بی همتا میبیند و می گوید در همه علوم زمان خود استاد بوده است. آدام متز در کتاب الحضاره الاسلامیه فی قرن الرابع، او را بزرگترین نثر نویس عرب به معنی مطلق می داند و دکتر شوقی صنیف در کتاب تاریخ الادب العربی او را بزرگترین ادیب و نویسنده می داند که از قرن چهارم تا سیزدهم جهان اسلام به خود دیده، دکتر احسان عباس نیز او را بزرگترین ادیب عرب می داند و دکتر محمد ارکون استاد ممتاز دانشگاه سوربن نیز او را بزرگترین ادیب جامعه اسلامی می داند.
او اضافه کرد: جمال غیطانی روزنامه نگار و ادیب مصری تفاوت نثر ابوحیان را این گونه تعریف می کند" ابوحیان ظاهر و باطن و نثر اسالیب و قالب های متعارف قوم عرب و معانی بکر و بی سابقه را به هم پیوند داد و درنتیجه نوشته ای بی مانند پدید اورد که نویسنده و اثر ان باهم یکی شوند ... در ان نویسنده و نوشته یک چیز هستند.
خالصی با این تاکید که؛ نثر قرن چهارم در سیطره نثر مسجع و مصنوع است و نویسندگان در این زمینه راه افراط را می پویند، گفت: نمونه های آن بدیع الزمان، خوارزمی، ثعالبی، صابی، ابن درید، ابن نباته، میکالی، صاحب ابن عباد و بسیاری دیگر، اما نثر ابوحیان از این نمونه بیرون است.
این پژوهشگر ادبی گفت: شاهکار ابوحیان این است که یک پارچگی و درهم تنیدگی میان لغظ و معنا را ایجاد کرده و هیچکدام را فدای دیگری نمیکند، درست نقطه مقابل نویسندگان عصرش، نثر ابوحیان گویا و اراسته و هنری است، نثر او آهنگین است و دلنشین.
خالصی در بیان ویژگیهای نثر ابوحیان، هماهنگی بین صورت و معنا، روشنی بیان، عدم التزام به سجع، انتخاب واژگان گوش نواز، استفاده از تمامی امکانات زبانی از سطح حروف و واژگان تا سطح کلان یعنی جمله ها پاراگراف ها، بازی با ضمایر، بهره از تمثیل، استفاده مناسب از طنز و.... را یادآور شد و در خصوص هر یک از آنها مثالی آورد.
این نویسنده و پژوهشگر ادبی با بیان اینکه ویژگیهای نثر ابوحیان را دقیقا در نثر سعدی و گلستان میتوان دید، در خصوص این مشابهتها، مثالهایی را ذکر و خاطرنشان کرد: نکته دیگر این که بی شک سعدی همشهری خود را می شناخته و با آثار ابوحیان آشنا بوده است.
خالصی در تکمیل سخنان خود با اشاره به این نکته که سعدی به زبان عربی آشنایی کامل داشته است، گفت: یاقوت حموی که زاده 574 قمری است آثار ابوحیان را دیده و آنها را نام برده و در 47 صفحهای که در معجم الادبا از او با تجلیل و بزرگداشت تام یاد کرده، ابوحیان را فردی بینظیر در جهان معرفی کرده است.
او تصریح کرد: سعدی شش سال قبل از مرگ یاقوت حموی به بغداد وارد شده و یاقوت در کتابش از محتوای کتابهای ابوحیان توحیدی بهره برده است، پس آثار ابوحیان پیش از تولد سعدی در جهان اسلام مطرح بوه و نویسندگان به ان دسترسی داشتهاند.
خالصی با بیان اینکه ابن نجار حافظ بغدادی متولد 578 و متوفای 634 قمری نیز آثار ابوحیان را دیده و از آنها نام برده، یادآور شد که سبکی از قول ابن نجار که 43 سال قبل از وفات سعدی فوت کرده، در طبقات الشافعیه از ابوحیان نام برده است، گفت: ابن نجار مدرس مدرسه مستضریه که سعدی در ان درس خوانده بوده است.
این استاد دانشگاه همچنین گفت: زرکوب شیرازی ادیب مشهور قرن هشتم که در سال 734 در بغداد بوده در شیراز نامه از کتابهای ابوحیان توحیدی که دیده نام می برد؛ همچنین ریشه بسیاری از داستانهای عبید زاکانی شاعر و نویسنده و طنز پرداز قرن هشتم مخصوصا در رساله دلگشا، از اثار ابوحیان توحیدی بوده بنابراین عبید هم به اثار ابو حیان اشنا است.
محمدرضا خالصی با یادآوری اینکه قبلا پیرامون عبید زاکانی و ابوحیان شیرازی تحقیقاتی داشته و مقالهای به رشتهی تحریر درآورده است، تصریح کرد که دلایل گفته شده، نشان از آن دارد که ابوحیانتوحیدی شیرازی، در زمان سعدیشیرازی و بعد از آن بسیار مشهور بوده است.
انتهای پیام
-
شنبه ۱ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۱۹:۰۰:۲۵
-
۵۷ بازديد
-
-
پیام فارس
لینک کوتاه:
https://www.payamefars.ir/Fa/News/22638/