به بهانهی روز ملاصدرا
علمي
بزرگنمايي:
فارس آنلاین - روز اول خرداد، به نام ملاصدرای شیرازی نامگزاری شده است؛ اگرچه تصمیمسازان و برنامهریزان برای بزرگداشت آن فیلسوف بزرگ شیعی، هیچ برنامهای تدوین و اجرا نکردند تا این روز هم در سکوت سپری شود.
به گزارش ایسنا منطقهی فارس، صدرالدین محمد شیرازی مشهور به صدرالمتالهین و ملاصدرا یکی از مفاخر شیراز به شمار میرود که بعد از گذشت قرنهای متمادی از وفاتش، افکار و اندیشهها و نوشتههایش، ماندگاریاش را تضمین کرد؛ امروز چه بزرگداشتی برای ملاصدرا در شیراز برگزار شود چه برگزار نشود، او یکی از چهرههای ماندگار این دیار است که جهان او را میشناسد.
در نهم جمادی الاول سال 980 ق در شیراز به دنیا آمد .
صدرالدین محمدابن ابراهیم قوام شیرازی، معروف به مُلاصَدرا؛ فیلسوف شیعه ایرانی و یکی از بزرگترین فیلسوفان جهان اسلام در نهم جمادیالاول سال 980 قمری و در سده یازدهم هجری قمری دیده به جهان گشود .
ظهور ملاصدرا در حوالی پایان هزاره اول پس از پیدایش اسلام به وقوع پیوست، کارهای او را میتوان نمایش دهنده نوعی تلفیق از هزار سال تفکر و اندیشه اسلامی پیش از زمان او به حساب آورد .
کودکی و نوجوانی
ملاصدرا در روز نهم جمادیالاول سال 980 هجری قمری در شیراز و در محله قوام زاده شد و او را محمد نام نهادند به روایتی پدر او خواجه ابراهیم قوام، مردی دانشمند و وزیر حاکم پارس بود و صدرالدین محمد تنها فرزند او بود. ابراهیم قوام در آغاز، محمد کوچک را به مکتبخانه ملا احمد در محله قوام و به نزد ملا احمد برد. محمد دو سال در این مکتبخانه خواندن و نوشتن و قرائت قرآن را فراگرفت. سپس او را به یک معلم خانگی به نام ملا عبدالرزاق ابرقویی سپردند تا به محمد صرف و نحو بیاموزد .
دو پیشامد سبب وقفه در تحصیل محمد نوجوان شد، یکی وفات ملا عبدالرزاق ابرقویی بود که محمد نوجوان را در مرگ استاد خود سوگوار کرد و دیگر وفات شاه طهماسب اول صفوی و به پادشاهی رسیدن شاه اسماعیل دوم صفوی که سبب ناامنی ایران از جمله شیراز گشت و ابراهیم قوام از بیم جان خانواده خود را از شیراز به امیرنشینهای جنوب خلیج فارس کوچاند .
پس از مرگ یا کشته شدن شاه اسماعیل دوم و با به فرمانروایی رسیدن شاه عباس اول دوران هرج و مرج به پایان رسید و ابراهیم و خانوادهاش به شیراز بازگشتند. محمد به فرمان پدرش به بصره رفت و در حجره بازرگانی شیرازی به نام یوسف بیضاوی که پدرش با او قرارداد بازرگانی بسته بود، به کار مشغول شد .
سه ماه پس از آن، ابراهیم قوام به دیار باقی شتافت و محمد سوگوار ناگزیر به شیراز بازگشت و به گرداندن حجرههای بازرگانی پدرش پرداخت .
زندگی و تحصیل در اصفهان
ملاصدرای جوان پس از فراغت یافتن از تأمین نیازمندیهای خانوادهاش به آرزوی دیرینه خود جامه عمل پوشانید و به اصفهان مهاجرت کرد.
او در مدرسه خواجه اصفهان از محضر درس استادانی چون شیخ بهایی، میرداماد (معلم ثالث) و میرفندرسکی بهره جست.
ملاصدرا دروس فقه، علوم حدیث و تفسیر را از شیخ بهایی، حکمت الهی و حکمت شرق و غرب را از میرداماد و علم ملل و نحل را از میرفندرسکی آموخت
به روایتی دیگر، ملاصدرا در سن 6 سالگی به همراه پدرش به قزوین رفت و دوران نوجوانیاش را در آن سامان سپری کرد و در همانجا با شیخ بهایی و میرداماد آشنا شد و پس از انتقال پایتخت به اصفهان با استادانش به اصفهان مهاجرت کرد .
به هر حال شاه عباس اول در پایان سال 999 هجری قمری (به روایتی 1006) از قزوین به اصفهان نقل مکان کرد و این شهر را به پایتختی خویش برگزید .
در بخشکردن میراث یکی از توانگران اصفهان، هوش، آگاهی و دانش ملاصدرا در مسائل فقهی بر شاه عباس آشکار شد و شاه تصمیم گرفت تا از مدرسه خواجه بازدید کند و با شیخ بهایی و ملاصدرا بیشتر آشنا شود .
ملاصدرا پس از کسب درجه اجتهاد، به تدریس در مدرسه خواجه پرداخت، اما از آنجایی که نظریاتش در برخی مسائل فقهی با بیشتر دانشمندان قشری اصفهان متفاوت بود او را به بدعتگذاری در دین متهم ساختند و خواهان اخراج او از مدرسه و در نهایت تبعید او از اصفهان شدند. بدین سان ملاصدرا از اصفهان تبعید شد. او راه مورچهخورت را در پیش گرفت و از آنجا راهی کهک قم شد .
دوران تبعید
ملاصدرا در دوران تبعید به حوزههایی رفت اما به او اجازه نمیدادند.جلوی دگر اندیشی گرفته میشد و او را مرتد اعلام میکردند. ملاصدرا به مدت 5 یا 7 سال در کهک قم و در تبعید زیست، اما هرگز کار تدریس و پژوهش را رها نکرد و در همان روستای کوچک و دورافتاده به برگزاری جلسات درس مبادرت نمود. دروس وی بیشتر درباره افکار و باورهای حکیمان و دانشمندان ایرانی مانند شهابالدین سهروردی، ابن سینا و ابویعقوب الکندی و برخی از دانشمندان اندلسی همچون ابن عربی و ابن رشد بودند. به روایتی دیگر، او در این مدت به ریاضت و عبادت پرداخت و مدتی را نیز در شهر قم سپری کرد.
بازگشت به شیراز
حکومت صفوی و در رأس آنان شاه عباس تمایلی به تبعید ملاصدرا از اصفهان نداشتند و شاه عباس به اجبار علمای اصفهان به این کار تن داد. از این رو، اللهوردیخان حاکم فارس، بر آن شد که برای این دانشمند در شیراز مدرسهای ساخته و از او برای تدریس در این مدرسه دعوت کند. با پایان یافتن ساخت و ساز بخش مهمی از این مدرسه که بعدها به مدرسه خان نامی شد، اللهوردیخان از ملاصدرا پنهانی دعوت نمود تا به زادگاه خویش بازگردد.
ملاصدرا پس از بازگشت به شیراز، تدریس در این مدرسه نوساز را آغاز کرد. در این مدرسه افزون بر حکمت و فقه، ادبیات، اخترشناسی، ریاضیات، شیمی، معرفهالارض (زمینشناسی) و علوم طبیعی نیز تدریس میشد. اهمیت این مدرسه از مدرسهٔ خواجهٔ اصفهان نیز فزونی یافت.
باورها
ملاصدرا شیعهمذهب و پیرو آئین دوازدهامامی بود، به اصول و فروع دین اسلام و مذهب شیعه اعتقاد داشت اما در عین حال، بسیار انعطافپذیر بود و اگر نگرشهای برخی از دانشمندان سنیمذهب مانند ابن عربی یا ابن رشد را درست مییافت، میپذیرفت.
وفات
حکیم وارسته در طول عمر 71 ساله اش هفت بار با پای پیاده به حج مشرف شد و گل تن را با طواف کعبه دل صفا بخشید. در آخر نیز سر بر این راه نهاد و به هنگام آغاز سفر هفتم یا در بازگشت از آن سفر به سال 1050 ه .ق در شهر بصره تن رنجور را وداع نمود و در جوار حق قرار گرفت، و در همانجا به خاک سپرده شد و اگر چه امروز اثری ازقبر او نیست اما عطر دلنشین حکمت متعالیه از مرکب نوشته هایش همواره مشام جان را می نوازد .
امروز در شیراز، مدرسهی خان بهعنوان یکی از بناهای یادگار ملاصدرا که سالها محل تحصیل و تدریس او بوده، حفظ شده و همچنان بهعنوان یکی از پربارترین حوزههای علمیهی شیراز و کشور، محفلی علمی و دینی است.
انتهای پیام
-
سه شنبه ۱ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۳:۲۲:۲۶
-
۱۲۷ بازديد
-
-
پیام فارس
لینک کوتاه:
https://www.payamefars.ir/Fa/News/26750/