مرگ حق است و بی عرضگی وسیله
اجتماعي
بزرگنمايي:
پیام فارس - روزنامه خبرجنوب چاپ شیراز در 10985 یادداشتی با عنوان "مرگ حق است، بی عرضگی مسئولان فقط وسیله است!" منتشر کرده است.
در این یادداشت به قلم ایرج شرف زاده آمده است: جمله ای قدیمی است که می گوید «حادثه هیچ گاه خبر نمی کند» و قبلاً کاربرد عمده اش هم برای تبلیغات بیمه بود. واقعیت این است که بر اساس یک باور فرهنگی ما همیشه دست تقدیر را بر سر خود عیان می بینیم و هر رخدادی در زندگی مان را که برایش برنامه ریزی و عاقبت اندیشی نکرده ایم به خواست خدا و یا سرنوشت از پیش نوشته مان ارتباط می دهیم.
در گذشته و زمانی که هنوز نقش علم و دانش در بالا رفتن کیفیت زندگی بشر پر رنگ نشده بود و انسان ها به دلیل بیماری ساده ای مانند آپاندیس یا حتی آنفلوآنزا می مردند و تشخیصی برای بیماری و ابزاری برای درمان نبود دست تقدیر و سرنوشت شعار معروفی در فرهنگ عمومی بود.
به نظر می رسد علی رغم افزایش دانش بشری و بهره مندی از تکنولوژی و درمان بیماری ها و رفع بسیاری از بلایای طبیعی و حوادث غیر مترقبه، تقدیر سایهاش را از سرمان کم نکرده است و باز هم برای رفع و رجوع بی مبالاتی، کم کاری و اهمال خود در بروز حوادث ناخوشایند، تقدیر را سپر کرده و خطایمان را پشت آن می پوشانیم.
راستی به این فکر کرده ایم که چرا حادثه ای مانند زلزله در ژاپن با 6 و نیم ریشتر یک کشته می دهد ولی در ایران 30 هزار کشته می گیرد؟ چرا تعداد تصادفات سالانه در ایران به سوژه جهانی تبدیل شده است و آمار سکته های قلبی و سرطان در ایران همچنان بالاست؟
چرا باید دانش آموزان ایرانی چند بار به خاطر سانحه آتش گرفتن بخاری بسوزند و چرا خون مردم ما در جاده ها و خیابان ها خشک نمی شود؟ آیا واقعا این ها حوادث واتفاقاتی هستند که قبلا خبر نداده اند و باید خبر می دادند؟
مثلا یک اتوبوس بدون معاینه فنی و معیوب باید خودش را به مسئول معرفی کند و بگوید من خراب هستم و امروز اگر رسیدگی نکنید جان دانشجویان را میگیرم؟ یا بخاری مدرسه باید به سخن بیاید که من برای گرم کردن کلاس درس بچه ها خطرناکم و قبلا هم یکی از دوستانم جان بچه های دیگری را گرفته و معیوبشان کرده است؟
این طور به نظر می رسد مسئولان قبلا برای جایگاهشان توجیه نشده و قبل از گرفتن پست در خصوص وظایفشان تعریفی نشنیده اند و متاسفانه آن قدر که به نوع خودرو، مبلمان دفتر کار، عزل نامحرمان و نصب منسوبین در حوزه کار خود اهمیت می دهند به وظایف شغلی و بازخوانی ماموریتشان اهمیت نمی دهند.
شاید بر خلاف عرف، اولین درسی که یک مسئول ایرانی برای کسب پست باید یاد بگیرد نحوه گریز برای فرار از مسئولیت و تلاش برای رفع هر گونه تکلیف و تقصیر در صورت بروز حادثه و خرابکاری در حوزه اش است.
پیدا کردن راه حلی حتی موقتی مانند یافتن مسئول رده پایینی که بتوان به دلیل ارتباط مستقیم با حادثه و یا سانحه، با کمترین خسارت به شهرت مافوق، معلق شود هم چندان سخت نیست!
راننده اتوبوس، ناظم و مدیر مدرسه و کارمندان جزء و روسای خرد بسیاری در ادارات هستند که می توان در صورت پیگیری حادثه دیدگان و ارباب جراید، کاسه کوزه را بر سرشان خُرد کرد و با کمترین استرس حتی از گفتن تسلیت و یا احساس همدردی نیز سرباز زد.
برای حل این مشکل تکراری، باید ساز و کار قانونی برای پذیرش مسئولیت حوادث قابل پیش بینی تدوین شود و الا با ادامه وضعیت فعلی باید گفت مرگ حق است و بی عرضگی و بی کفایتی مسئولان فقط وسیله است!
منبع: روزنامه خبرجنوب
ع. پ/ 2027
-
چهارشنبه ۱۲ دي ۱۳۹۷ - ۱۲:۰۵:۵۱
-
۸۱ بازديد
-
-
پیام فارس
لینک کوتاه:
https://www.payamefars.ir/Fa/News/71163/