تحلیل های 15 تیرماه مطبوعات شیراز در یک نگاه
سياسي
بزرگنمايي:
پیام فارس - شیراز- روزنامه های شیراز در سرمقاله ها و یادداشت های یکشنبه خود به بررسی برخی مسائل روز و تحولات مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی پرداختند.
روزنامههای خبرجنوب، عصرمردم، سبحان، تماشا، طلوع، افسانه، نیم نگاه و شیرازنوین نشریات روزانه شهر شیراز هستند.
در این مطلب، مروری بر برگزیده تحلیلها و یادداشتهای این نشریات خواهیم داشت.
رسالت قلم و ارادت قدم
روزنامه عصرمردم در شماره 6666 سرمقالهای با عنوان " رسالت قلم و ارادت قدم" منتشر کرد. این مطلب به قلم محمدعسلی مدیرمسئول روزنامه بدین شرح است:
" روزگاری بود که قلمها و قدمها به موازات هم اصالت اندیشه و اراده صادق را با الهام از طبیعت خداوندی وجهه همت داشتند و عشق پاکترین نیروی محرکه انتخاب کلمات و راه بود. کلماتی که راه مینمودند و راهی که رهروان را انتخاب احسن بود به گونهای که هر آنچه از دانش و تدبیر از ذهن دانشمندان تراوش میکرد به زیور ایمان و باور جلا مییافت چنانکه زندگی پاک، ساده و بیپیرایه قلم به دستان آنها را در اسارت زر و زور و تزویر قرار نمیداد و چه بسا دربار پررونق پادشاهان را به پشیزی نمیگرفتند و مخفی شدن در چاه را به نوازش و دست و دلبازی شاهان ترجیح میدادند.
کند و زنجیر و زندانهای مخوف را بسیاری از آزادگان قلمفرسا تجربه کردند تا آزادگی و حریت ناشی از باور به خوبیها و پرهیز از کجیها را به جان بخرند.
ناصرخسرو از جمله شاعران آزاده بود که تن به توصیف و تعریف از مستبدان زمان خود نداد و با شجاعت سرود:
من آنم که در پای خوکان نریزم
مر این قیمتی دُر لفظ دری را
از این نمونه تاریخ ایران بسیار به یاد دارد قلم به دستان آزادهای را که قلمشان در خدمت تقاضاهای مادی و شهوترانی قرار نگرفت و به طمع هدایای شاهان از خلق نبریدند. عینالقضات همدانی از جمله عرفایی است که جان شیرین را بر سر حریت و آزادگی گذاشت در گذشتههای دور و فرخی یزدی که دهانش را دوختند و به کند و زنجیر و سپس به شهادت رساندند از معاصرین بود.
و اما بعد:
اینک آن روزگاران سپری شده و چه بسیار قلمها و قدمها که برای کسب نان و جاه روی کاغذهای الوان و در زیر نور چراغ برق میچرخند بیآنکه آنها را رسالتی باشد در حرمت کلمات به پاس دانشی که کسب و خلاقیتی که به زحمت تحصیل کردهاند.
در جهان امروز قلمفرسایان زیبانویس و هنرمندان بنامی به شهرت رسیدهاند که نه از اخلاق بویی برده و نه درد بیچارگان را حس کرده و نه برای قلم رسالتی قائلند به شیوه غربیان که قلم به مزدان را میستایند و در انتشار مطالب و نوشتههای سخیفشان دلارها هزینه میکنند و عشق دروغین را در پوشش هوسهای محرک به خورد جوانان میدهند تا شاهد این همه فسادهای پیدا و پنهان باشیم که کانون خانواده را از هم گسیخته و عشق پاک و تأسی از قوانین طبیعت را فدای زندگی ماشینی نموده است. به گونهای که دیگر آرزوی داشتن شاعری که معلم اخلاق باشد مانند سعدی را باید به گور ببریم.
و اما بعدتر:
در روزنامهنگاری و پیامرسانی و خبردهی هم وضع بهتر از این نیست. روزگاری نه چندان دور در عصر پهلویها قلمها در خدمت رنگین نامهها بودند و یا به هرزنویسی دلمشغولیها داشتند چرا که حد و حدود انتخاب کلمات و سیری که قلمها میباید طی میکردند را قانونی تعیین میکرد که در خدمت رژیم شاه بود و نه در خدمت مردم از این رو در میان حقایق سیاسی سانسور حکمفرما میبود اما در بیان زردنویسی و هرزهنگاری آزادی تام و تمام.
انقلاب شد. رسالت قلم بار دیگر بر سر زبانها افتاد و قلم به دستان دست به افشاگری زدند اما وقایعی موجب شد که به نوعی خودسانسوری رواج یابد و قلمها در فضای اندیشه محتاطانه به نگارش درآیند مبادا دشمنان با دوستان اشتباه گرفته شوند.
چه بسا ناگفتههایی که هیچگاه قلمی نشدند که اگر میشدند راه بسیاری از سوءاستفادهها سد میشد و بعضاً گفتهها و رویدادهایی قلمی شدند که راه را بر رسالت قلم میبست. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی قلم رسالت خود را شناخت که هرزهنگاری نکند و اجازه ترویج فساد به نام آزادی نیابد اما قلم به دستان ما از بسیاری رسالتهای رسانهای باز ماندند و دندان بر جگر گذاشتند که مبادا با دشمنان انقلاب همراهی کرده باشند.
بعضیها هم از قلم نردبانی ساختند برای بالا رفتن و دیده شدن و در کرسی امر و نهی قرار گرفتن که از آنها هم خیری به خلق نرسید چون نیت آنها خیررسانی و خدمت نبود بلکه آنها تیشه بر خود شدند. هر آنچه در قانون اساسی در آزادی بیان آمده متأسفانه قلمی نشد.
هنر قلم که مولود اندیشه و هنر نویسنده است بهایی دارد آنچنان که میتوان عالمی را بشوراند و یا به زیور اخلاق و باور و دانش بیاراید.
دانش که بنمایه قلم است به قول یکی از شاعران خوش ذوق مولود خواسته نیست بلکه حاصل رنج است، رنجی که دانشمند، فیلسوف، نویسنده، شاعر و هر انسان فهیم دیگری را در سالیان دراز نصیب است تا دستاوردی داشته باشند برای رهایی مردم از جهل، جور و حب و بغضهای جنگافروزانه.
به قول سنایی:
چو علم آموختی از حرص آنگه ترس کاندر شب
چو دزدی با چراغ آید گزیدهتر برد کالا
دزدی با چراغ اینک همان دزدی با قلم است. این قلم است که اختلاسهای کلان را رخصت میدهد و یا ظالمی را بر مظلومی مسلط میکند.
از پزشک و قاضی و مهندس و معلم گرفته تا روزنامهنگار و وزیر و وکیل همه و همه با قلم سر و کار دارند. قلم به فرمان اندیشه و اراده در دست میچرخد، گاه در دست ترامپ به درشتی بر عهد و پیمانی خط بطلان میکشد و دنیا را به تب و تاب میاندازد و گاه در دست صالحی نوید صلح و دوستی را رسانهای میکند.
پس قلم است که تفنگها را دستور شلیک میدهد و یا برای هواپیمایی دستور بمبافکنی صادر میکند و نیز همین قلم است که حمایت و دستگیری از بیچارگان و آوارگان را رقم میزند و یا در جهت هدایت خلق خدا به کار گرفته میشود.
راستی چه کسانی قلم به دستان را خدمتگزاران خلق میکنند و چه کسانی خیانتکاران و جنایتکاران را تشویق و تحریک به خیانت و جنایت میکنند؟
آنچه مهم است اینکه قلم فی نفسه یک وسیله است. قلم به دستان هستند که نباید وسیله و ابزار شوند که متأسفانه بسیاری میشوند. آن قلمی که خداوند به آن قسم یاد کرده قلمی است که رسالت خود را بازیافته و به راست و چپ متمایل نمیشود. همین."
خالق سلطان کیست؟
"روزنامه شیرازنوین چاپ شیراز نیز در شماره 742 یادداشتی با عنوان خالق سلطان کیست؟ منتشر کرد که این یادداشت به قلم فرزاد وثوقی بدین شرح است:
فساد بر دو بخش است؛ فساد کوچک، فساد بزرگ. فساد بدون نفوذ در بدنه قدرت امکان تحرک و توفیق ندارد. همین پروژه آقازادههای دوتابعیتی که اخیراً مطرح شد و بدون نتیجه ماند یا شعار «از کجا آوردهای» درراستای شفافسازی امور که باز هم بدون نتیجه مانده، مؤید همین موضوع است.
من و شمایی که در کادر حزبی و تشکلهای سیاسی برای نفوذ در بدنه قدرت هیئت حاکم مشارکت نداریم، در ارکان فساد هم مشارکت نداشته و نداریم و برعکس، آنان که به هر بهانه برای حضور در کادر حزبی سرودست میشکنند و تمایل به حضور در ارکان قدرت سیاسی دارند، با همین روش میل خود برای کسب ثروت و قدرت را ابراز میدارند...
شایستهسالاری برای همین روزهاست که ما برای انجام کارهای بزرگ سراغ آدمهای بزرگ برویم و از آنان خواهش کنیم در حوزههای مورد نیاز ورود کنند و با مشارکت خود مشکلات را تسهیل کنند.
در جریان برعکس، ما شاهدیم افرادی کوچک برای کارهای بزرگ داوطلب میشوند و از پشت صحنه مورد حمایت قطب ثروت قرار میگیرند و دولت در سایه که منشأ پول کثیف است، در یک دوره چند ساله جریان توسعه را فلج و در همین فرصت، از آب گلآلود ماهی میگیرند؛ چراکه در تمام سالهای گذشته یک قدم به نفع مردم کار انجام نشده که هیچ، شایسته سالاری هم به افسانه تبدیل شد.
اولاً تمام فشارهایی که در بعد سیاسی و بینالمللی به ایران وارد میشود، حول محور نفت است. دوماً تمام اقتصاد ایران وابسته به داستان نفت است که اگر نتوانیم بفروشیم، گرسنه خواهیم ماند. سوماً تمام فسادهای مالی اتفاق افتاده در همین حوزه بوده است، نفت فروشی و سرقت مبالغ ناشی از درآمدهای ارزی آن. این روزها اگر نفتی هم فروخته شود درآمد ارزی آن بازگشتی ندارد و نداشته، از این جهت است که مردم در حوزه فقر زندگی میکنند و برخی جزو اغنیا شدهاند. این در حالی است که ماهیت انقلاب اسلامی استبدادستیزی و مبارزه با فساد دستگاه حاکم بود.
بیکاری گسترده ناشی از چند عامل است. اول نبود سرمایهگذار، سرمایهگذاری که عامل اصلی تولید و صادرات است. دوم نبود مدیریت و سکانداری اقتصادی در بخشهای دولتی، خصوصی و تعاونی است. تمام کسانی که بدون تخصصی و بلوغ مدیریتی وارد کار شدند و اگر میلیاردها دلار سرمایه در اختیارشان میگذاشتیم باز هم قادر به برونرفت از مشکلات نبوده و نیستند. سوم نبود نظارت بر امر سرمایهگذاری و مدیریت تولید است. ما از ابتدای کار نیازمند یک مدیریت هوشمند و مقتدر بوده و هستیم که البته در رویا هم نتوانستیم با آن ملاقات کنیم.
همین داستان اتاق شیشهای و زندگی در آن برای شفافسازی درآمد هزینهها به همین منظور مطرح شد. داستانی که سالهای سال است در مقدمه آن گیر کردیم و دولت و مجلس و قوه قضاییه درمورد آن سخن میگویند و در اجرای آن ماندهاند. موضوعی مهم که اگر اجرا میشد، شاید فساد از جامعه رخت برمیبست.
آنچه مسلم است، فساد به تنهایی و یکباره اتفاق نمیافتد. فساد محصول یک اقدام مشترک و منسجم از بالا به پایین است. فساد بدون چراغ سبز بالاتریها امکانپذیر نیست. در سالهای گذشته هیچ کار تیمی به اندازه حوزه اختلاس منسجم موفق عمل نکرده است. درواقع، محصول این حرکت تیمی در بانکهای کانادایی رشد و نمود خاص خودش را دارد و عجب آنکه با وجود محرز بودن خیانت اما مطالبه آن با چالشهای متعددی مواجه است.
از جمله دلایل افت آمار سرمایهگذاری حتی در بخش مجوزهای بینام، باید به همین داستان فساد توجه کرد. فسادی که در بانکها و حوزه نفت ید طولانی دارد و باعث افت اعتماد در بین اقشار شده است. آوازه فساد هم نه در بعد داخلی که در بعد خارجی چنان بلند است که کسی را جرأت حضور در این میدان نیست.
توجه به بعد رسانهای فساد نیز نوعی سازمان یافتگی را متذکر میشود. نوعی فعالیت تیمی اما این بار برای انحراف افکار عمومی و پرداختن به کارهای بزرگتر. اطاله دادرسی اما یأس مردم در حوزه قضایی را به دنبال داشته است. موضوعی مهم که این روزها رئیس قوه به آن پرداخته و دستورات مؤکدی برای کاهش اطاله دادرسی صادر نموده اند.
پروندههایی چند صد هزار کیلویی که در دام اطاله دادرسی قرار گرفتهاند و هر روز پیچیدهتر میشوند و البته نتیجهای هم ندارند. بعد زمانی که در فواصل خود سلطانهای دیگری را خلق میکند. سلطانهای سکه و دلار، زمین ومسکن و البته سلطانهای بانکی و نفتی!
باید پذیرفت فساد به خودی خود قادر به تحرک نیست. برای فساد و ایجاد بستر لازم باید در ارکان قدرت نفوذ کرد. دستیابی به فرصتهای شغلی و خانوادگی کردن آن زمینهساز فساد است. استخدامهای سفارشی و مهرهچینی در ارکان قدرت زمینهساز فساد است. مدیرانی که قبل از خداحافظی نوچهپروری کردهاند تا دستشان از قدرت کوتاه نشود و گاهی اطلاعات درون سازمانی را کپی برابر با اصل کنند زمینهساز فساداند. اینکه گاهی مشاهده میشود یک اقدام درون سازمانی افشا میشود و با تکذیب امور هم افکار عمومی اغنا نمیشوند، به دلیل وجود مستنداتی است که از دبیرخانهها لو میرود.
پروژه نفوذ قادر است با باجگیری و مچگیری در مواقع مورد نیاز اهداف خود را تأمین کند و صد البته چون سیستم دارای فساد است، تن به باجدهی میدهد و این روال معیوب چیزی نیست جز توقف چرخ توسعه و توازن عدالت اجتماعی در توزیع فرصتهای موجود. از عوارض گستردگی این بحران، مهاجرت است. مهاجرتهایی که نه درقالب سرمایهگذاری که با تمنای پناهندگی و سختی زندگی در کمپهای خارجی استحصال میشود."
بیانیه گام دوم انقلاب و نقش بانوان در این مساله
روزنامه تماشا دیگر روزنامه چاپ شیراز نیز در شماره 1852 یادداشتی با عنوان " بیانیه گام دوم انقلاب و نقش بانوان در این مساله" منتشر کرده است. این یادداشت به قلم سیدمحی الدین حسینی ارسنجانی بدین شرح است:
" بانوان ایران اسلامی از زمان شکل گیری نهضت بزرگ امام خمینی (ره) تا پیروزی انقلاب اسلامی و پس از آن در دوران دفاع مقدس و سپس سازندگی و در عرصههای گوناگون کشور از جمله در راهپیماییها و انتخابات ها و همچنین در ساختن ایرانی اسلامی در همه ابعاد آن نقشی ارزنده و مؤثر داشته اند.
هم اینک نیز بخش اعظمی از جامعه کارمندان و کارگران و کارآفرینان و همچنین تأثیرگذاران اجتماعی از جمله مدیران و دانشجویان و جوانان از قشر شریف بانوان محسوب شده و در ارتباط با کارآمدی آنان در حوزه های گوناگون اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، علمی و…تأثیرات زنان و بانوان ایرانی بر کسی پوشیده نیست.
این قشر عزیز و محترم در راستای تحقق اهداف بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی می تواند مؤثر واقع شده و تلاش هایی را انجام دهد که در این زمینه نیز توضیحاتی ارائه خواهد شد. در حرکت های جهادی و اقدامات ارزنده و فراز و نشیب های انقلاب ما، زنان از پیشگامان بودهاند تا جایی که رهبر عظیمالشأن انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی، از زنان بهعنوان رهبران نهضت یاد میکنند و می فرمایند: «از دامن زن مردبه معراج رود».
پیروزی انقلاب اسلامی وابسته به پیشقدمی و تحول زنان است. اکنون که به تعبیر حضرت آیت ا… خامنه ای مدظله العالی، در دومین مرحله خودسازی و جامعه پردازی و تمدنسازی هستیم، توجه جامعه بزرگ زنان ایران اسلامی در خصوص نقش آفرینی هایشان در تحقق اهداف بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی مهم است.
در گام دوم انقلاب اسلامی زنان باید به نقش پیش برنده و تمدن سازخویش بیش از پیش واقف شوند و دسیسه دشمنان را در حمله به حریم عفاف و حیا و تخریب نظام خانواده باشکست سنگین مواجه کنند. بایستی توده ملت را به هشیاری به ردپای دشمن در حرکات تضعیفکننده خانواده و تخریب جایگاه زنان جلب کرد و این وظیفه تشکل های امور بانوان و حوزه های علمیه خواهران و دفاتر امور بانوان دستگاه های اجرایی و مدرسان آموزش خانواده زن در مدارس است.
باید الگوی زن مسلمان و ایرانی در جامعه بیش از پیش مطرح و مصادیق آنان تبلیغ و ترویج گردند. با هشیاری زنان اندیشمند مسلمان و بانوان دلسوز، متدین، متعهد و عفیف ایرانی،
پیروزی های هر چه بیشتر زنان در عرصه تحکیم خانواده، فعالیتهای علمی، اخلاقی، فرهنگی، معنوی، سلامت، سیاسی، اجتماعی، ورزشی و سایر عرصههای پیشبرنده انسانی مشاهده خواهد شد. در گام دوم انقلاب و افق ترسیم شده، زنان جایگاه بسیار ویژهای دارند. بانوان ایرانی رسالتشان را در پاسداشت آرمان ها و ارزش های اسلامی و انقلابی انجام داده اند و از این بابت باید خدای را شاکر بود.
تاریخ انقلاب ما از این نمونه های بارز از حضور زنان نخبه و حماسه ساز در همه عرصه های جهاد و پیشرفت، فراوان دارد. اکنون بانوان ما در دوره ای بینظیر از تبلور گام دیگری از تحقق تمدن نوین اسلامی هستند. گام دوم انقلاب اسلامی که رهبر فرزانه انقلاب در حقیقت با ابلاغ آن نقشه راهی را ترسیم کردند که در آن وظیفه همه اقشار، گروهها و در یک کلام مخاطبان جهان شمول انقلاب اسلامی به نیکی بیان شده است.
در گام دوم انقلاب و افق ترسیم شده برای زنان، جایگاه بسیار ویژهای درنظر گرفته شده است. امروز و در این مقطع تاریخی، رسالت شناسی زنان و شناخت مسئولیتها و حقوق فردی، خانوادگی و اجتماعی زنان مسلمان جایگاه ویژهای یافته است. گام دوم انقلاب در حقیقت باز هم بر نفس گرم مادرانه و شور و عاطفه همسری و عظمت غیرقابل انکار زنان مسلمان، بسیار تأکید کرده است. گام دوم انقلاب با مطلع تمدن نوین اسلامی، زن مسلمان را به عنوان یک فعال و اثرگذار در حوزه های فردی، خانوادگی و اجتماعی وارد عرصه فعالیت کرده است. گام دوم هویت بخش زنانی است که عظمت وجودیاشان را با رنگ و لعابهای بی مقدار بی تفاوتی عوض نخواهند کرد. زن مسلمان امروز و بانوی ارزشمند ایرانی پرچمدار این مطالبه جهانی است و در گام دوم انقلاب با عزمی جزم تر مسیر تمدن نوین اسلامی را تا رسیدن به مرزهای مطمئن ظهور، دنبال خواهد کرد."
ضد فهرست
روزنامه افسانه در شماره 3905 یادداشتی با عنوان "ضد فهرست" منتشر کرده است. در این مطلب به قلم حمید مقدس فرد آمده است: تبلیغات کالاهای آسیب رسان در ایران رواج ندارد ولی ممنوع هم نیست.از این گذشته کالاها و خدمات مرتبط با این کالاها به راحتی در همه رسانه ها در فهرست اصلی آگهی های بازرگانی اطلاع رسانی می شوند، با آنکه در وزارت بهداشت فهرست کالاهای آسیب رسان را به دستگاه های مربوطه ابلاغ کرده تا آنها برای تبلیغ نکردن آن کالاها برنامه ریزی کنند.
وی نوشت: تمام فست فدها، چیپس، پفک، نوشابه از جمله این کالاها هستند ولی اینکه دستگاه های مربوطه و از جمله تلویزیون در این باره برنامه ریزی کنند نکته مهمی است که جا ماند، در حالی که فست فودخوارها در این هیچ نیازی به تبلیغات ندارندو فست فوت خواری بخش مهمی از زندگی روزانه و سبک زندگی بیشتر مردم شده، همین سبک زندگی است که نیاز به تبلیغات را برطرف کرده است و دست اندرکاران و تولیدکنندگان و فروشندگان این کالاها برای تبلیغات هیچ هزینه ای نپرداخته اند چون تبلیغ برای این کالاها غیرمستقیم و از راه آگهی رسانی درباره کالاهای دیگری که زیان بخش شمرده نمی شوند ماننده اتومبیل و ضمایم فست فودها مثل پنیر پیتزا که هیچگاه در فهرست کالاهای ممنوع گذاشته نمی شوند بدون فست فود و نوشابه و پفک و … کامل نمی شوند و همگی با هم بسته زندگی روزانه شده اند.
اموال نامشروع مسئولان
روزنامه طلوع نیز در شماره 2553 خود با انتشار تیتر" اموال نامشروع مسئولان 40 سال گذشته پس گرفته می شود" که به نقل از عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس شورای اسلامی منتشر شده است به تحلیل این خبر پرداخت.
در این مطلب آمده است: چرا پس از 40 سال باید اموال نامشروع مسئولان از آنها پس گرفته شود؟ آیا در این 40 سال نظارتی بر جمع آوری این اموال نبوده یا نظارت بود و از دیدگان ناظران اموال گردآوری شده مسئولان وجاهت شرعی و قانونی داشته است؟
در ادامه این مطلب بیان شده است: 40 سال مدت کمی نیست و اگر کسانی با ترفندهایی می خواستند جمع آوری اموال خود را قانونی و شرعی جلوه دهند فرصت کافی در دست ارزیابان و ناظران بوده است تا حق را از باطل و مشروع را از نامشروع تشخیص دهند و با خاطیان برخورد مناسب کنند.
روستاهایی که در مسیر شهر شدن سقوط کردند
روزنامه سبحان چاپ شیراز نیز در شماره 4913 یادداشتی با عنوان "روستاهایی که در مسیر شهر شدن سقوط کردند" منتشر کرده است. در این یادداشت به قلم لیلا غضنفری آمده است: روستاییانی که زمانی تمام نیازهای غذایی خود را رفع می کردند حالا تبدیل به مصرف کننده شده اند، موضوعی که از آن تعبیر به تغییر سبک زندگی می شود و طعم سفره ساده روستا را صنعتی کرده است.
وی ادامه داد: اگر از مهاجرت روستاییان به شهرها بگذریم، شهرها هم رد پایشان به روستاها باز شده است، با محصولات صنعتی و وارداتی که پیش از این تنها در مغازه های شهری می توانستیم پیدا کنیم، تغییر سبک زندگی روستاییان آنها را هم مصرف کننده این کالاها کرده است. روستاهایی که به دلیل غفلت از آنها از مولد و تولید کننده تبدیل به مصرف کننده صرف شده اند. دهیاری ها نیز برای حال روستاییان تنها عملکرد خود را در آسفالت کردن معابر خلاصه می کنند بدون آنکه با نگاهی دقیق به ظرفیت ها زمینه های رشد روستا را دنبال کنند.
کنکور و تب پزشکی
روزنامه خبر جنوب در شماره 11138 در ستون یادداشت روز، مطلبی با عنوان "کنکور و تب پزشکی" منتشر کرد. در این مطلب به قلم محمد جلالی آمده است: پنج شنبه و جمعه 13 و 14 تیرماه کنکور سراسری برگزار شد. در استان فارس نیز همچون دیگر نقاط کشور ایران اسلامی بیش از 93 هزار داوطلب پشت صندلی های کنکور نشستند تا بتوانند از سد این آزمون بزرگ علمی عبور کنند.
در ادامه این مطلب بیان شده است: چرا خانواده ها ترجیح می دهند به هر شکن ممکن فرزندشان در رشته های پزشکی و پیراپزشکی ادامه تحصیل دهد؟ مهمترین مساله در این رابطه چشم انداز خانواده ها به بازار کار شته های پزشکی است.درآمد تضمین شده از عواملی است که خانواده ها و داوطلبان ترجیح می دهند تا پشت سد کنکور چند سال بمانند اما بالاخره در یکی از رشته های پزشکی، دندانپزشکی و پیراپزشکی راهی دانشگاه شوند.
جلالی ادامه داد: می توان به این نتیجه پی برد که با توجه به این همه داوطلب رشته پزشکی نمی توان چندان آینده شغلی داوطلبان را تضمین کرد و بازار کار همانگونه که برای مهندسان ایران که در دهه های پیشین بیشترین داوطلبان کنکور را داشتند و الان با مشکل بازار کار روبه رو هستند برای رشته های پزشکی هم دور از ذهن نیست.
9254/ 2027
-
شنبه ۱۵ تير ۱۳۹۸ - ۱۴:۴۷:۲۶
-
۹۷ بازديد
-
-
پیام فارس
لینک کوتاه:
https://www.payamefars.ir/Fa/News/91323/