پیام فارس
سعادت جامعه گم شده‌ی سعید!
دوشنبه 4 دي 1396 - 10:45:02 AM
ایسنا - اجتماعی
فارس آنلاین - آن روزهایی كه آمارها میانگین سن اعتیاد را بالای 20 سال نشان می‌داد؛ سعید هم از جرگه نوجوانان فراوانی بود كه قبل از 15 سالگی مصرف موادمخدر را تجربه كرد؛ نوجوانانی كه هنوز هم گم‌شده‌ی آمارها تلقی می‌شوند .
به گزارش ایسنا منطقه‌ی فارس، اعتیاد به مواد مخدر در نظر خیلی‌ها كه نه اعتیاد را می‌شناسند و نه معتاد را به درستی درك كرده‌اند، گناهی است كه تنها دیگران مرتكب می‌شوند!! و آنان همیشه از چنین گناهی مصون خواهند بود؛ اما اعتیاد یك بیماری سخت و مزمن جسمی و روحی است كه هیچ فردی در هیچ سنی از ابتلا به ویروس مهلك آن مصون نبوده است .
قصه اعتیاد سعید، داستان تكراری بسیاری از معتادان است كه نادانی به گرداب كشاندشان؛ داستان مردان و زنانی كه تا به خود می‌آیند، خود را در میانه‌ی كوچه و خیابان سرگردان می‌بینند؛ میان آدم‌هایی كه برای قدری نشئه‌جات، حاضر به هر كاری هستند .
سعید عوض‌پور جوان ریزنقشی كه سماجت را در هاله‌ای از ادب و متانت با خود همراه و با همین سماجتش بیماری سخت اعتیاد را زمین‌گیر كرده است، حالا فیلم می‌سازد، فیلم‌هایی از اعتیاد، فیلم‌هایی برای آنهایی كه فكر می‌كنند هیچ وقت معتاد نخواهند شد؛ آنهایی كه امروز درست در نقطه‌ای قرار گرفته‌اند كه سعید در 15 سالگی تجربه كرد !!!
سعید حالا كه چهار سال و چهار ماه از پاكی‌اش می‌گذرد، سعادت جامعه‌ را گم‌شده‌ی خود می‌داند و امیدوار است با كمك موسسه‌ی چلچراغ كه او را در نجات از جهنم اعتیاد یاری داده و با ساخت فیلم‌های كه دست‌مایه‌اش تجربه‌های تلخ دوران اعتیاد اوست، در چنین مسیری گام بردارد.
سعید می‌گوید: اولین بار با الکل شروع کردم، اما خیلی نگذشت كه مواد سیاه و سفید، مرا کارتن خواب شهرهای بزرگ کرد. طی یک دهه، 47 بار به کمپ‌های ترک اعتیاد رفتم یا بردندم! اما فایده‌ای نداشت. آخرین بار اراده كردم كه یا ترك كنم یا نمانم! سرسختانه جنگیدم و با كمك آنهایی كه ناجی‌ام شدند، پاك شدم !
سعید كه حالا كوله‌باری از تجربه را بر شانه‌هایش حمل می‌كند، می‌گوید: آدم‌ها با پای خود به دام اعتیاد می‌افتند؛ برای هر كسی هم امكان دارد اتفاق بیفتد؛ گام اول را كه برداشتی، تمام می‌شود. ترس می‌ریزد و تازه لذت هم دارد اما گام‌های بعدی به سربالایی زندگی می‌رسی! نفس‌بُر، خسته، ناتوان و ... بدبختی را بغل می‌كنی و گوشه‌ای، هرجا كه باشد می‌افتی !!!
او می‌گوید: به نظرم آدم‌ها تحمل خلاءهای ذهنی را ندارند؛ نباید زندگی افراد خالی باشد و خلائی در آن به‌وجود بیاید؛ باید آنقدر زمینه برای كار، مطالعه، تفریحات سالم و ... در جامعه باشد كه افراد بتوانند خلاءهای ذهنی‌شان را پر كنند و به سمت اعتیاد و الكل كشیده نشوند .
سعید كه حالا فیلم می‌سازد، اگرچه كوتاه، اما تاثیرگذار، می‌افزاید: یكی از دلایل اعتیاد هم خصوصیت‌های فردی است، آدم‌هایی كه زیاده‌خواه و لذت طلب هستند؛ بیشتر به سمت اعتیاد كشیده می‌شوند؛ خصوصا آنهایی كه بلد نیستند نه بگویند، بلد نیستند كه در مورد مسائلی كه نمی‌دانند به دنبال تجربه كردن نباشند بلكه به‌دنبال پرسیدن و جست و جو باشند؛ برعكس آنهایی كه روراست هستند، راحت نه می‌گویند، اراده‌ی قوی‌تری دارند و ... كمتر معتاد می‌شوند .
سعید جامعه، خانواده، دوست و ... را در اعتیاد افراد بسیار بسیار موثر می‌داند و می‌گوید: شناخت و آگاهی خانواده از مسائلی كه ممكن است جوانی را به اعتیاد بكشاند؛ گسست‌هایی كه در جامعه وجود دارد و زمینه‌ساز اعتیاد است و البته دوستان قطعا تاثیرگذار است .
او می‌گوید: آخرین نقطه از بن‌بست اعتیاد، كارتن‌خوابی، تیمارستان، زندان، یا اگر خوش‌شانس باشی مرگ است. مگر اینكه رگ خوابت بیدار شود و كسی باشد كه دستت را بگیرد؛ البته اول باید اراده‌اش را داشت و دست را برای كمك دراز كرد .
سعید اضافه می‌كند: فرد مصرف کننده، به ماده مخدر نه به عنوان دوست یا دشمن بلکه به عنوان یک همدرد می‌نگرد چرا که جامعه از او گریزان است و معتاد این واقعیت تلخ را می‌داند، درك می‌كند؛ اینكه جامعه به او پناه نمی‌دهد پس باید پشت هپروت و نشئگی مواد مخدر خود را مخفی كند؛ حالا كه او برای اجتماعش اهمیتی ندارد پس بگذار بگذرد !!!
او درباره نقش خانواده می‌گوید: فرد معتاد گرایش به پنهان کاری دارد، پنهان از چشم خانواده و جامعه تیشه به ریشه خود می‌زند، خانواده‌ی من هم سیزده سال از اعتیاد من بی خبر بودند و روزی که متوجه درد من شدند دیگر کار از کار گذشته بود!! یک معتاد اعضای خانواده خود را هم دچار انواع بیماری‌ها می‌کند؛ بیماری‌های روحی و جسمی !
سعید می‌افزاید: تا زمانی که معتاد در انکار بماند و تسلیم حقیقت نشود، قدرت ماده‌ی مخدر روز به روز بیشتر خواهد شد؛ اما از لحظه‌ای كه خود و بیماری‌اش را انكار نكرد و به دنبال بازگشت، دست بر زانو گذاشت، باور در او ایجاد می‌شود و می‌تواند پشت اعتیاد را به زمین برساند .
او ادامه می‌دهد: به نظر من ترک مواد مخدر و درمان اعتیاد کار ساده‌ای است؛ موضوع پاك ماندن و مقاومت در برابر اغوای مواد است؛ عفریته‌ای است اغواگر این موادمخدر كه توصیفش برای كسانیكه تجربه‌اش نكرده‌اند بسیار دشوار خواهد بود؛ ترك مصرف مواد مخدر اصولی دارد كه كمپ‌های ترك اعتیاد این اصول را می‌شناسند و می‌توانند به مصرف كننده كمك كنند .
ذهن سعید اما سیال است و مدام به گذشته نقب می‌زند و توصیفی از آن روزها كه تلخ و سخت و جانكاه می‌خواندش، بیرون می‌كشد و به زبان جاری می‌كند .
سعید می‌گوید: دوران سیاه اعتیاد دوران بی‌اختیاری است؛ مواد طوقی به گردن معتاد می‌اندازد و هرجا بخواهد او را می‌كشد؛ وقتی معتاد خمار می‌شود، تنها به رهایی از درد و رنج خماری می‌اندیشد و هر هزینه‌ای برای این رهایی می‌پردازد !!
او دسترسی آسان به مواد مخدر را یكی از عوامل مهم در اعتیاد افراد تلقی كرده و می‌گوید: نه اینكه مقابله و مبارزه با این پدیده كم باشد، اما دشمن سرسختانه می‌خواهد جامعه‌ی ما را بدون هیچ سلاح و جنگ ظاهری، به زانو در بیاورد؛ یك معتاد برای جامعه هزینه‌های مادی و معنوی بسیاری دارد؛ بسیار سنگین‌تر از هزینه‌های افراد سالم؛ البته فردی كه اعتیاد دارد هم می‌داند چگونه و نیاز خود را تامین كند .
سعید با یادآوری روزهای تلخ گذشته، می‌گوید: من زمانی شیشه مصرف می‌كردم، این ماده‌ی مخدر مانند یك جانور در بدنم حركت می‌كرد، با خودم حرف می‌زدم، در قبر می‌خوابیدم و كارها و رفتارهایی انجام می‌دادم كه در شرایط عادی به هیچ عنوان قادر به انجام آن نیستم !
او ادامه می‌دهد: آن روزهای سخت همه‌ی آدم‌ها از من گریزان بودند؛ كسی سعید را جزو آدم حساب نمی‌آورد؛ اما امروز و بعد از چهارسال پاكی، جواب سلامم را می‌دهند، احترام در مواجهه‌ها را می‌بینم و خانواده مرا نماینده خود می‌داند و با من مشورت می‌كند؛ اینكه امروز عده‌ای هستند كه مرا همسر، فرزند، برادر، دایی، عمو، دوست و همکار صدا می‌کنند، حس عشق و زندگی را در من ایجاد می‌كند .
سعید می‌گوید: بعد از رهایی از جهنم اعتیاد وارد فعالیت‌های هنری شدم و به فیلم‌سازی روی آوردم؛ دست‌مایه‌ی فیلم‌هایم هم سرگذشت تلخ خودم هست؛ سرگذشتی كه می‌تواند برای بسیاری از افراد سدی باشد در مقابل تكرار این تجربه‌ی تلخ .
سعید عوض‌پور می‌افزاید، فیلم فریاد را با هدف نمایش فریادهای یک مادر که گرفتار شدن فرزندش در بند اعتیاد را می‌بیند، ساختم و در فیلم سری‌اولی‌ها، نقش كوچكی داشتم و اكنون ساخت فیلم جدیدی را آغاز كرده‌ام كه شاید نامش را برگشت یا تولدی دیگر بگذارم .
به گزارش ایسنا، در رهایی سعید عوض‌پور از مرداب اعتیاد، مردی نقش داشته كه خیریه‌ای را در شیراز اداره می‌كند؛ احمدرضا مسعودی، مدیر موسسه‌ی خیریه‌ی چلچراغ، به گفته‌ی سعید، ناجی او محسوب می‌شود .
مسعودی نیز می‌گوید: به نظر من فقر عامل اصلی معضلات اجتماعی نظیر کودک آزاری و طلاق و اعتیاد و ... است و ابتلای جامعه به این معضلات، هزینه‌های بسیاری برای تمام شهروندان به‌دنبال خواهد داشت .
مدیر موسسه‌ی چلچراغ تاكید می‌كند كه مشکلات معلولین، بیماران سرطانی و بیماران خاص، زنان سرپرست خانوار و اعتیاد از مهمترین و پرهزینه‌ترین معضلات اجتماعی است .
مسعودی پی‌گیری وضعیت معتادین پس از درمان و ترخیص از کمپ‌های ترک اعتیاد را از عمده‌تری فعالیت‌های نهادهای درمانگر و اجتماعی می‌داند و می‌گوید: موسسه چلچراغ هم در حد توان برای افرادی که برگشت موفقی از اعتیاد دارند شغل ایجاد کرده و خدماتی از قبیل پرداخت کمک هزینه‌های زندگی و سبد کالا و تسهیلات کم بهره و ... را برایشان فراهم می‌كنیم .
مدیر موسسه‌ی خیریه‌ی چلچراغ بر این اعتقاد پای می‌فشارد كه تداوم فقر در زندگی افرادی كه از اعتیاد رها شده‌ و این بیماری مهلك را درمان كرده‌اند، عاملی است مهم برای بازگشت به جهنم!! بنابراین ایجاد اشتغال مهمترین گام در تداوم پاكی معتادان درمان شده محسوب می‌شود .
به گزارش ایسنا منطقه‌ی فارس، قصه‌ی اعتیاد، داستانی پر رنج و مملو از فراز و نشیب است كه هر روز در هر گذر شاهد تكرار آن هستیم؛ تكراری كه آن را برایمان به یك عادت بدل كرده است؛ امروز شاید شهروندان به دیدن معتادان عادت كرده باشند؛ عادتی كه تاریكی‌ها و مشكلات این آسیب‌ اجتماعی را در سایه قرار داده و پنهان كرده است .
بی‌تردید، رهایی از اعتیاد هرچند دشوار اما غیرممكن نیست؛ اما پاك ماندن معتاد درمان شده، مستلزم فراهم بودن بسترهایی برای اشتغال و اجتماعی شدن آنان است.
انتهای پیام

http://www.Fars-Online.ir/fa/News/11619/سعادت-جامعه-گم-شده‌ی-سعید!
بستن   چاپ