قبرستان تختجمشيد، از جمله قسمتهايي است كه قريب به يكصد سال قبل شناسايي شد و اقداماتي نيز براي پيبردن به ابعاد تاريخي آن توسط باستانشناسان انجام شد.
افشين يزداني مسئول تهيه پرونده ثبتي اين اثر درفهرست آثارملي ايران در مقدمه اين پرونده آورده است: در خرداد 1309 (ژوين 1939) کارگران راه سازي به آثاري از يک قبرستان تاريخي برخورد کردند که محل توسط زنده ياد اريک اشميت مورد بازديد وکاوش قرار گرفت ودر کتاب" پرسپوليس2" گزارش اين کاوش به چاپ رسيد.
به گفته اين باستان شناس به علت نزديکي محل قبرستان به چشمه آبي در نزديکي تخت جمشيد، اشميت اين محل را قبرستان چشمه تخت جمشيد ناميد.
قبرستان چشمه در حاشيه پاي کوه رحمت قرار گرفته و آنچه مسلم است تنها بخشي از آن يعني در حدود 100 متر مربع آن كاوش شده است.
در پرونده ثبتي مورد نظر ذكر شده است: تابوتهاي بدست آمده از كاوشهاي محدود، داراي دو قسمت و هريک داراي 80 سانتي متر درازاو18 تا 20 سانتي متر بلندا بودندو همچنين داراي درپوشي از جنس بدنه يعني سفال ضمخت خاکستري روشن وقرمز قهوه اي با تمپر ماسه اي بودند. جهت گيري تابوت هاي بدست آمده که بالاتنه در جهت شمال غربي وپايين تنه جنوب شرقي را نشان ميداد از جهت آيين تدفين در دوره هخامنشي حايز اهميت است .
مطالب ذكر شده در پرونده ثبتي اين اثر تاكيد دارد: اين اقدام پژوهشي منجر به کشف 31 تدفين شد که 24 مورد از آنها در تابوتهاي سفالي دوکپهاي انجام شده بود و 9 جسد مرد و 9 جسد زن در آنها قابل شناسايي بوده است.
با توجه به سخن صريح کاوشگر كه در اسناد آمده است: قبرهاي بيشتري در خارج از محدوده کاوش قرار دارند و آنچه باعث اهميت اين گورستان ميشود تاريخ گذاري آن به اواخر دوره هخامنشي يا اوايل دوره فراهخامنشي است، به اين معنا که اهميت ويژهاي از جهت کيفيت تدفين، مطالعات انسان شناسي و اعتقاد و عقايد مردمان بومي و محلي آن دوران را دارا است.
يزداني در گزارش خود به ويژگي هاي تاريخي دشت مرودشت پرداخته و نوشته است: دشت حاصلخيز مرودشت با وسعت حدود 300کيلومتر مربع به جهت موقعيت طبيعي آب و هوايي مناسب يکي از بهترين و مناسب ترين شرايط زيست را براي جوامع کشاورز و دامدار فراهم کرده است. ارتفاع، ميزان بارندگي و سرازير شدن آب منابع کوهستاني شمال فارس به سوي اين دشت که مهمترين آنها رودهاي پلوار و کر هستند، همگي باعث تنوع جانوري وگياهي اين منطقه و آمادگي رشد و استقرار جوامع دامپرور و کشاورز در آن شده است.
وي ادامه داده است: وجود بناهاي با شکوه وسربلند تخت جمشيد در حاشيه شرق اين دشت از قرن ها گذشته موجب توجه جهان گردان و باستان شناسان به اين محوطه شده است . بررسي ها وپژوهش هاي باستان شناسي از ابتداي قرن بيستم شدت بيشتري به خود گرفت وموجب کشف تعداد زيادي از محوطه هاي پارينه سنگي و نو سنگي چون تل موشکي ،جري ب وباکون B و پيش از تاريخي چون تل گپ تل نخودي، باکون الف، لپويي، تل قلعه، شقا و تيموران شد.
اين باستانشناس آورده است: سابقه بررسي حفاري در دشت مرودشت به سال 1928 ميرسد که اورل اشتاين هنگام بررسي در بعضي محلهاي بيانگر دوره پيش از تاريخ منطقه اقدام به کاوش بامقياس بسيار محدود نيز کرد. از بررسيهاي عمده ديگر مي توان به بررسيها و کاوشهاي لويي واند نبرگ در فاصله سالهاي 1330 تا 1334 و در آخرين دهه 1330 نيز باستان شناسان ژاپني، ايراني، انگليسي و آمريکايي کاوشهايي اشاره کرد. از مطالعههاي مهم ديگر ميتوان به پژوهشهاي ويليام سامنر بر روي دورهها و مراحل استقرارهاي پيش از تاريخ منطقه اشاره کرد. اهميت دشت مرودشت از جهت باستان شناسي هخامنشي بسيار قابل توجه است، اين محل خواستگاه حکومت هخامنشي بوده است.
كاوشهاي تل مليان در شمال غربي تخت جمشيد موجب آگاهي از آن شده که اين محل همان شهر انشان بوده است، اگر چه انشان از مراکز مهم حکومتي در زمان اجداد کورش بزرگ بوده است داريوش بزرگ نيز ارگ حکومتي خود را در فاصله نه چندان دور از آن در محل پارسه بر پا کرد بحدي بود که اجساد شاهان هخامنشي براي دفع به آن منطقه ميشد.
اگر چه به اعتقاد سامنر يکي از دلايل هاي کم شمار بودن محوطه هاي هخامنشي دشت مرودشت در مقايسه با اهميت آن منطقه در زمان هخامنشيان به کوچ رو بودن دست کم نيمي از ساکنان منطقه بر ميگردد، اما همين اثار اندک نيز به جهت در بر داشتن مواد اطلاعاتي مهمي از چگونگي و کيفيت استقرارهاي هخامنشي در دشت مرودشت و شهر پارسه از اهميت ويژهاي برخوردار هستند.
بررسيها و کاوشهاي باستانشناسي خانم تيليا در دهه 1980 ميلادي در ادامه بررسيهاي سامنر باعث کشف و شناسايي آثار مهمي از دوره هخامنشي شد که قدمت بعضي از آنها به پيش از بناي تخت جمشيد در حدود 512 پ.م. بر ميگردد و از اين جهت ميتواند حلقه گم شده باستان شناسي و هنر هخامنشي قبل از داريوش بزرگ را در محل خاستگاه آنها در بر داشته باشند.
http://www.Fars-Online.ir/fa/News/1741/قبرستان-تخت-جمشيد-و-آثاري-از-تدفين-مردگان-در-دوره-هخامنشي