پیام فارس
عید آمد تا فرخنده شود جشن دوری از پلشتی ها
پنجشنبه 24 خرداد 1397 - 8:21:59 AM
ایرنا
فارس آنلاین - شیراز- ماه رمضان چه در سیر تاریخی زندگی ایرانیان پس از اسلام و چه در ابداعات ادبی شاعران مسلمان نقشی ویژه داشته است. بسیاری از شاعران فارسی‌گو به مفهوم رمضان و بیش از آن به عید فطر و رسیدن آن پرداخته‌اند.
شاعران با استفاده از مفاهیمی مانند رویت هلال ماه یا شب قدر مفاهیم عاشقانه بسیاری را خلق کرده‌اند که بسیاری از آن‌ها حتی به‌صورت مثل در آمده است.
از دیرباز تماشای هلال ماه برای تشخیص حلول ماه‌های قمری که رمضان مهم‌ترین آن است، مرسوم بوده است. تشخیص ماه رمضان و پس از آن ماه شوال هم برای ورود به دوران روزه‌ داری و هم برگزاری عید روزه ‌گشایی برای مسلمانان اهمیتی ویژه در همه دوران‌ها داشته است تا آنجا که در روزگاران دور مراسمی در دربار شاهان و با حضور آنان برگزار می‌شده است و همه اعیان و وزرا برای دیدن هلال ماه حضور می‌یافته‌اند.
در این مراسم که با جشن همراه بوده است، نخستین بیننده ماه، صله‌ها و هدایایی درخور دریافت می‌کرده است. داستان‌هایی از این دست در ادبیات فارسی و نیز ادبیات عامه به صورت قصه و گاه افسانه درآمده است.
شاعری همچون امیر معزی که در قرن پنجم می‌زیسته با سرودن یک رباعی وقتی سلطان ملکشاه سلجوقی ماه رمضان را رؤیت کرد، به دربار سلجوقی راه یافت و ملک الشعرا شد.
در ادبیات فارسی قدیم، بسیار از واژه عید، به ‌تنهایی استفاده شده است که در اکثر موارد این عید با توجه به شواهد و قرائن به عید فطر اشاره دارد و از پربسامد‌ترین واژه‌هایی است که همواره مورد توجه شاعران و ادیبان قرار گرفته است.
طی دوره‌های مختلف تاریخی با تغییرات مذهبی رسمی، دگرگونی‌هایی نیز در نحوه پرداختن به رمضانیه‌ها دیده می‌شود؛ برای نمونه در عصرهای اولیه پس از اسلام پایبندی به دین و قواعد شرعی کمتر بوده است و با گذر زمان شاعران و ادیبان تقید بیشتری از لحاظ مذهبی یافته‌اند که این روند به ‌آسانی در سیر اشعار سروده‌ شده برای ماه رمضان و عید فطر مشخص است.
رودکی، مولانا، مسعود سعد سلمان، منوچهری دامغانی، خاقانی شروانی، فرخی سیستانی، حافظ، سعدی و بسیاری دیگر از شاعران نامدار دوران، چه در آمدن رمضان و چه در رفتن آن شعر‌های بسیار در قالب‌های گوناگون سروده‌اند.
مثلاً مولوی بسیار ماه رمضان را ستوده است و در مقابل، فرخی سیستانی شاعر قرن پنجم با ماه رمضان سر ستیز داشته است.
مولانا در حتی کوچک ‌ترین نکات این ماه را فراموش نکرده است، هم در سلام به رمضان، هم در حین روزه‌داری و هم در وداع با این ماه چکامه و غزل و رباعی و مثنوی و قصیده دارد و اشعار او در زمره باشکوه‌ترین اشعاری است که در این موضوع سروده شده است؛ مثلاً می‌گوید:
آمد قدح روزه بشکست قدح‌ها را/ تا منکر این عشرت، بی‌باده طرب بیند
او به دلیل دیدگاه عرفانی‌اش از سیرابی از قدح‌های روزه و سیربودن از طعام آسمانی سخن می‌گوید؛ بدین‌ترتیب رمضان برای مولانا به‌هیچ وجه در تعاریف انسان‌های معمول نمی‌گنجد. او آمدن ماه صیام را مانند رفتن آن به جشن می‌نشیند و جهان پیش و پس از ماه رمضان برای او مانند بهار است که با آمدنش همه حیات را دگرگون می‌کند. این بیت از غزلی معروف از مولانا در ستایش رسیدن ماه شوال و عید فطر است که حتی در وزن نیز نوایی موزون دارد:
عید آمد و عید آمد وان بخت سعید آمد/ بر گیر و دهل میزن کان ماه پدید آمد
سعدی نیز در رسیدن رمضان و همچنین پایان آن و عید فطر از تعابیر گوناگونی استفاده کرده است. او در حکایات و نیز در بوستان به جنبه‌های تعلیمی ماه رمضان پرداخته است و از روزه‌گیری مردم عادی و تفاوت انواع روزه و پرهیزهای معمول این ماه سخن رانده است؛ البته در غزلیاتش از روزه و عید فطر برای ساختن تعابیر عاشقانه استفاده کرده است و گاه به طنز در این باره سخن می‌گوید؛ مثلاً یکی از ابیات عاشقانه معروف او در این باره چنین است:
باز آ که در فراق تو چشم امیدوار/ چون گوش روزه ‌دار بر الله اکبر است
و همچنین تعبیر عاشقانه او از رصد هلال عید فطر این گونه است:
دیگران را عید اگر فرداست ما را این دم است/ روزه‌ داران ماه نو بینند و ما ابروی دوست
یا می‌گوید:
نگفتم روزه بسیاری نپاید / ریاضت بگذرد سختی بر آید
در میان شاعران، حافظ با ظرایفی همچون طنز و ایهام به استقبال ماه رمضان رفته و در فرارسیدن عید فطر نیز ابیات و غزلیات معروفی دارد. او از مفهوم روزه‌ داری و رسیدن عید فطر استفاده‌هایی دوگانه و ایهام ‌وار کرده است و مانند دیگر تعابیر دینی که از آن‌ها برای مبارزه با زهد و ریا بهره می گیرد، در لفافه یا آشکارا از این مضمون نیز بهره جسته است. حافظ بیش از آنکه به روزه‌داری بپردازد، درباره رسیدن عید فطر و شادی برای آن شعر می‌سراید؛ مثلاً می‌گوید:
ساقی بیار باده که ماه صیام رفت/ در ده قدح که موسم ناموس و نام رفت
وقت عزیز رفت بیا تا قضا کنیم / عمری که بی‌حضور صراحی و جام رفت
یا در غزلی معروف:
بیا که ترک فلک خوان روزه غارت کرد/ هلال عید به دور قدح اشارت کرد
همچنین تعبیر شب قدر برای بیان مفاهیم عاشقانه و نیز عرفانی بسیار مورد توجه حافظ بوده است؛ برای نمونه می‌گوید: چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی/ آن شب‌ قدر که این تازه، براتم دادند
شعرهای حافظ درباره روزه و رمضان اغلب فطریه است و درباره عید و شادی مسلمانان در این روز است.
غزلیات حافظ با موضوع رمضان درزمره برجسته‌ترین نمونه‌های رمضانیه است که تاکنون در ادبیات فارسی سروده شده است و حتی می‌توان نگرش آسیب‌ شناسانه و برهان‌هایی درباره رفتار‌های ناپسند مدعیان دین را در آن زمان مشاهده کرد و از این منظر اطلاعاتی جامعه ‌شناسانه‌ از زمانه حافظ به دست آورد.
عید برای ایرانیان واژه‌ای فراتر از مفهومی شادمانه است، آنچه آنان از دیرترین دوران تا به امروز درک کرده‌اند، روزی است برای جلای روح و جان و جسم. پس از اسلام، در زمان اعیاد مذهبی آیین‌های ایرانی همچون رخت نو بر تن کردن و پاک‌کردن محیط زندگی با مراسم مذهبی همچون نیایش و دعا و نماز آمیخته شد.
عید فطرکه بزرگ‌ترین عید مسلمانان است،همانگونه که از پیشینه تاریخی و ادبی آن نیز برمی‌آید، به نمادی برای دوری از ناپاکی و پاداش عبادت روزه شناخته می‌شود و از همین رو اهمیتی ویژه یافته است. برگزاری این عید در ایران با رؤیت هلال ماه و خواندن نماز عید و پرداخت فطریه به فقرا برگزار می‌شود.
 

http://www.Fars-Online.ir/fa/News/29466/عید-آمد-تا-فرخنده-شود-جشن-دوری-از-پلشتی-ها
بستن   چاپ