پیام فارس
بزرگترین ضربه به دین را متحجرین می زنند
یکشنبه 7 مرداد 1397 - 3:09:51 PM
شهر راز
پیام فارس - هفته نامه "شهر راز" چاپ شیراز در شماره 261 مطلبی با عنوان "بزرگترین ضربه به دین را متحجرین می زنند" منتشر کرده است.
بخشی از گفت و گوی این نشریه با حجت الاسلام محمد رضایی رئیس شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی از این قرار است:
** چرا در سالهای نخست پیروزی انقلاب، نهاد شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی تأسیس شد؟ هدف از ایجاد شورا چه بود؟
- هنگامی که انقلاب اسلامی پیروز شد، براساس نیاز، نهادهایی تأسیس شد. البته در ابتدای پیروزی انقلاب، ایده های مختلفی برای نوع برخورد با سازمانهای دوران پهلوی و ایجاد سازمانهای جدید وجود داشت. از یکسو تندروها معتقد بودند همه سازمان ها و وزارتخانه ها باید حذف شود تا سنگ بنا را از نو قرار دهیم. تفکر دیگر این بود که همه این سازمانها باقی بمانند، اما اصلاح شوند. گروه دیگری معتقد به اصلاح سازمانها و تأسیس برخی نهادهای جدید بودند. به نظر من این تفکر، بهترین شیوه بود و همان نیز اتفاق افتاد. بر همین اساس نهاد شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی به عنوان نهادی فرهنگی تبلیغی و یک ضرورت تشکیل شد. رسالت اصلیاش هم این بود که میان نهادهای فرهنگی که به صورت رسمی یا غیررسمی فعالیت های بعضاً موازی یا جزیره ای انجام می دادند، هماهنگی ایجاد کند؛ هم برای برگزاری مراسم دینی و هم در مسائل فرهنگی، سیاسی و اجتماعی و... .
** و شورا چگونه این هماهنگی را ایجاد می کند؟
- موضوع مهم، نوع سیاست نظام در مسائل فرهنگی و تبلیغی است. از همین رو اگر نهادی نباشد که بر این مسائل نظارت کند، مشکل ایجاد می شود. البته توجه داشته باشید که شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی، نهادی اجرایی نیست؛ بلکه نهادی نظارتی است که وظیفه برنامه ریزی و سیاستگذاری را بر عهده دارد. اگر شورا نباشد، مثلاً برای برگزاری یک مراسم مذهبی یا انقلابی، هرکس بنا بر دیدگاه خود مراسم را برگزار میکند و ممکن است مثلاً فردی با ایده های افراطی مسئول تبلیغات یک مسجد یا محله شود، یا برعکس. ما به کار نظارتی ورود کرده ایم و همواره از افراط و تفریط به شدت پرهیز می کنیم. زمانی در یک مراسم شادی حتی نمی شد کف زد، یا حضور زنان در مراسم برای بعضی ها سخت بود؛ در حالی که هنگامی که پیامبر اسلام (ص) از غزوات برمی گشتند، زنها در دروازه مدینه شادی می کردند و بعضا دف می زدند.
** آیا این سیاستگذاری ها که معتقدید با پرهیز از افراط و تفریط صورت می گیرد، براساس نظر آیت الله جنتی انجام می شود، یا آنکه در هر استان نیز متفاوت است؟
- ریاست شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی با آیت الله جنتی است و در استانها هم افرادی به عنوان رئیس شورای هماهنگی استان نصب شده اند. اما اینکه چه اندازه توانسته ایم در بحث جلوگیری از افراط و تفریط موفق عمل کنیم، بستگی به نوع جغرافیا و فرهنگ استانها نیز دارد. مثلاً در برخی استانها محدودیتهایی وجود دارد، اما در استانهای دیگر اگر مدیریت شورا به روز باشد و حقایق جامعه را ببیند و بفهمد، قطعاً موفق تر خواهد بود. یادم است زمانی مرحوم آیتالله حائری به من گفت: «برای چه کسانی مراسم می گیرید؟ مذهبی ها و بسیجی ها؟ آنها که هستند؛ شما مراسمی برگزار کنید تا رمیدگان انقلاب را جذب کنید.» حتی یادم است آیت الله حائری معتقد بود در مراسمهای انقلاب، زنان محجبه از دختران و زنان بدحجاب پذیرایی کنند و به آنها گل هدیه دهند تا همه بدانند انقلاب متعلق به همه مردم است. ما معتقدیم انقلاب تنها متعلق به حزباللهی ها نیست و متعلق به همه مردم است.
** اما این انتقاد را می پذیرید که بعضاً این اتفاق نمی افتد و این تصور در میان بخشی از مردم وجود ندارد؟
- بله، اشاره هم کردم، اما به نظرم این بستگی دارد به نوع نگاه مدیریتی که صورت می گیرد.
** مثلاً ما مشاهد می کنیم که صدا و سیما در جشن پیروزی انقلاب اسلامی، تصویر همه اقشار مردم به ویژه زنان به قول شما بدحجاب را نشان می دهد، اما همان زنان ممکن است در روزهای عادی در خیابان مورد ارشاد قرار گیرند.
- بله، اما وقتی عالم ارزشمند و صاحب اندیشه ای مانند آیت الله حائری چنان صحبتی می کند، معنایش این است که نباید میان مردم خط کشی صورت گیرد. خود مقام معظم رهبری فرمودند: «همه انقلابی اند و دوستدار نظام، مگر آنها که علیه ما اسلحه به دست می گیرند.» ممکن است افرادی با ما اختلاف سلیقه داشته باشند، این امری طبیعی است، اما نمی توان گفت اگر کسی حرف ما را نپذیرد، غیرانقلابی و بی دین است. من نمی خواهم بگویم امروز این برخوردها وجود ندارد، اما ما به دنبال آن هستیم که این برخوردها را به حداقل برسانیم. ممکن است خیلی ها به من انتقاد کنند، اما به صراحت میگویم که نظام متعلق به همه است، هرکس که اینجا نفس می کشد و دلش برای این سرزمین و مملکت می تپد، نظام متعلق به اوست. شما فکر می کنید کسانی که بدحجاب اند، بی دین هستند؟ خیر، بسیاری از اینها اهل نماز و روزه هستند. اما چرا بدحجاب اند؟ چون بعضاً ما درست عمل نکرده ایم. آیا واقعاً ما امر به معروف و نهی از منکر را به شیوه درست انجام داده ایم؟ یا آنکه با خشونت همراه بوده است؟
**پس معتقدید امر به معروف و نهی از منکر وقتی به صورت تحکمی باشد، به نتیجه نمی رسد.
بله. من بر این عقیده ام که پوشش یک قانون است و باید رعایت شود، اما بحث بر سر این است که با کسانی که قانون شکنی میکنند باید چه رفتاری کرد؟ وگرنه کسی که یک فعل حرام مانند دروغ گفتن نیز انجام میدهد، باید مجازات شود. من معتقدم ما باید کار فرهنگی کنیم، مگر آنکه افرادی عناد داشته باشند و بخواهند هنجارشکنی کنند و جامعه را به هم بریزند؛ که من بعید می دانم در جامعه ما به تعداد قابل توجهی وجود داشته باشند، تعداد این افراد بسیار اندک است. از سویی یک آمر به معروف باید ابتدا واجد شرایط باشد، یعنی اگر تذکری می دهد، دیگر نباید بر تذکرش اصرار ورزد؛ «تذکرت را بده و برو»؛ چرا که حرف به تنهایی تأثیرگذار است. آیا ما نمی توانیم هزینه گشت امنیت اخلاقی را صرف خریدن گل کنیم و وقتی به زنان بدحجاب تذکر می دهیم، به آنها گل هدیه کنیم؟
** پس معتقدید ابتدا باید صورت مسأله را درست تعریف کنیم و سپس راهکاری متناسب با آن پیدا کنیم.
- من معتقدم باید ساختار را درست کنیم. این مبحث نیاز به اصلاح ساختار دارد؛ ما باید ابتدا موضوع را تعریف کنیم و بگوییم این [بدحجابی] حرکتی ضدفرهنگی است و باید باحرکت فرهنگی اصلاح شود. ما در حوزه کار خودمان باید الگو ارائه کنیم. شما تصور کنید! زمانی که من اینجا مسئولیت گرفتم [سال 1383]، حتی به من خرده می گرفتند که چرا در زمان برگزاری راهپیمایی ها، زنان و مردان با همدیگر راهپیمایی می کنند و جدا نیستند. اما ما باید به دیگر نهادها الگو بدهیم.
** انتقادی که بهویژه از سوی جوانان به برگزاری برخی مراسم اشاره میکند، آن است که آنقدر که به مراسم عزاداری اهمیت و به آنها بودجه، فضا و... اختصاص داده می شود، به برنامه های شاد اهمیت داده نمی شود. مثلاً در جشن نیمه شعبان، فضای شاد را به آن اندازهای که در ایام عزاداری ماه محرم می بینیم، مشاهده نمی کنیم. این سبب یک تلقی در میان برخی از مردم شده که می گویند اسلام دین غم و اندوه است. حتی گاه انگار ریتم مداحی های و مولودیهای ما یکی است. البته به نظر من بخش زیادی از اینها، بدسلیقگی است. نظر شما چیست؟
- بله، باید تفاوت باشد بین یک برنامه عزاداری و یک برنامه شاد. یعنی اگر کسی تصویر را نبیند، بداند که آنها سینه می زنند، یا دست می زنند. برای پاسخ به این پرسش شما، به یک روایت تاریخی اشاره می کنم. از مجموعه روایاتی که در منابع فقهی ما از معصومین (ع) وجود دارد، روایاتی که در ارتباط با ایجاد شادی و نشاط است، نزدیک به دو برابر روایاتی است که مربوط به عزاداری است. من با تحقیق این حرف را می زنم، اما چرا هیچ کجا به این موضوع اشاره ای نمیشود؟ از همین موضوع میتوان فهمید که تأکید و توصیه ائمه به ایجاد شادی و نشاط، بیش از توجه آنها به اندوه است. نمونه عملی اش را هم می توانیم به عنوان الگو در نوع لباس پوشیدن و نوع برخورد ائمه (ع) و نحوه شرکت ایشان در مجالس ببینیم. بر همین اساس، من نمی توانم بگویم یک جوان هم مانند من لباس و کفش بپوشد؛ جوانی مقطعی است که باید در ظرف خودش به آن دقت کرد.
امام صادق (ع) رئیس مذهب شیعه هستند، اما ما بیشترین روایات شادی را از ایشان داریم. حتی نقل میکنند زمانی امام صادق (ع) از خانه بیرون آمدند و یاران مشاهده کردند که ایشان یک کفش بسیار شیک به رنگ شاد پوشیده اند. یاران تعجب کردند، اما امام فرمودند: سن جوانی ایجاب میکند که چنین لباس و کفشی بپوشم. یا روایت داریم که امام علی (ع) با قنبر به بازار کوفه میروند و دو پیراهن میخرند؛ اما پیراهن شیکتر و شادتر را به قنبر میدهند و می گویند: تو از من جوانتر هستی و این پیراهن زیباتر برازنده توست. اینها درسهایی است که ائمه معصوم با کنایه به ما می دهند و مشخص است که باید تمایزی در نوع برخورد با جوانها وجود داشته باشد و این موارد باید اصلاح شود. البته اگر پوشش به نوعی هنجارشکنی شود، مثلاً لباسی بپوشند که تبلیغ شیطان پرستی است، خب این بد است و یک هنجارشکنی است. اما نمی توان با یک جوان برخورد کرد که چرا یک پیراهن آستین کوتاه پوشیده است.
** البته خوشبختانه امروز دیگر کمتر از این نوع رفتارها را مشاهده می کنیم.
- به خاطر آن است که ما این تجربه ها را از سر گذرانده ایم و به آنها انتقاد کرده ایم. از این منظر من معتقدم جامعه اسلامی باید بو و رنگ اسلامی بدهد.
** اما موافقید که این رنگ و شعار، نباید بیشتر در عزاداری نمود داشته باشد؟
بله. من هم این را تأیید کردم، اما شما قبول دارید که امروز این وضعیت نسبت به قبل بهتر شده است؟
**بله.
- ببینید! ما افراد متحجر و متجددی داریم که هر دو آفت هستند، و شاید متحجرین خطرناکتر از متجددین باشند؛ چون به نام دین این کار را میکنند. علی (ع) را می کشند، اما میگویند برای خدا ایشان را میکشند، داعش به نام خداوند گردن میزند. اینها خیلی خطرناکترند، چون دین را خراب می کنند. متجدد حداکثر باعث خسران خود و جامعه میشود، اما اینها به نام دین این کارها را میکنند و به دین ضربه میزنند.
...
** تعاملتان با نمایندگان مجلس و اعضای شورای شهر که اغلب آنها اصلاح طلب هستند، چگونه است؟ مثلاً من یادم است در یکی از راهپیمایی ها، بنری علیه آقای پارسایی نماینده اصلاح طلب مجلس تهیه شده بود. به نظر می آید این برنامه ها سازماندهی شده نبوده و سلیقه ای بوده است. آیا شما با این موارد مخالفید؟
- بله، بدون شک. این مسائل در راهپیمایی یک اتفاق پیش بینی نشده است. مثلاً ناگهان علیه آقای پارسایی چیزی می نویسند و می گویند امضا کنید. اولاً مقابله با این اقدام، کار من نیست، اگر اشتباه است، نیروی انتظامی یا نیروهای امنیتی باید آن را جمع کند. اگر نیروی انتظامی از من بپرسد، می گویم حتماً جمع کند.
** چون چنین حرکت هایی دستاویزی می شود برای شائبه پراکنی و...
- دقیقاً. می گویند اینها در راهپیمایی این کارها را کرده اند.
** یا حتی اتفاقی که در سالهای اخیر رخ می داد و به تصویر چند نفر از چهره های سیاسی، با حالتی تمسخرآلود شلیک می شد.
- بله. به من هم می گویند، اما من می گویم آیا این وظیفه من است که این بساط را جمع کنم، یا وظیفه نیروی انتظامی یا نیروهای امنیتی؟
** شما با چنین اتفاقاتی مخالف بودید؟
بله، من مخالفم. من معتقدم هر چیزی که موجب تفرقه در راهپیمایی انقلاب می شود، نباید اتفاق بیفتد. با صدای رسا هم این را گفته ام و می گویم. چه دلیلی دارد که ما حاشیه درست کنیم؟ بله من می گویم این کار، کار بدی است، اما جمع کردن آن وظیفه من نیست؛ چون من نیرو، قدرت و جایگاه آن را در اختیار ندارم. یادم زمانی در یک راهپیمایی، شعاری علیه یکی از مسئولان گفتند، همان لحظه به نیروی انتظامی گفتم و خودم رفتم به آنها تذکر دادم. من در جلسات هم می گویم، اما شورای تأمین باید به این موارد رسیدگی کند.
** چندی پیش حاشیه ای بر سر تعویض بنر شهدا در خیابانها و بلوارهای شهر پیش آمد. نظر شما درباره آن چه بود؟
- ظاهراً به این شکل نبود و هنگامی که ما تحقیق کردیم، متوجه شدیم که شهرداری نمی خواسته آنها را بردارد. آنهایی که مدعی این موضوع بودند، به من گفتند تعدادی از این بنرهایی که برداشته شده، دوباره نصب نشده است. گفتند علت اصلی موضع ما که در برخی سایتها و رسانه ها مانور دادند، به این خاطر بوده است. من نمی دانم که آنها راست می گویند یا نه، اگر این کار صورت گرفته و عکس شهدا برای همیشه پایین آمده است، کار بدی است، اما اگر اتفاق نیفتاده؛ آنها جوسازی کرده اند که البته معمولاً بخشی از این مسائل جوسازی و براساس نگاه های سیاسی است. من البته توضیحاتی را که از طرف شهرداری داده شد، شنیدم و ظاهراً موضوع از این قرار نبود.
منبع: هفته نامه شهر راز


http://www.Fars-Online.ir/fa/News/39889/بزرگترین-ضربه-به-دین-را-متحجرین-می-زنند
بستن   چاپ