چاپ

پیام فارس - شیراز -خیابان زند شیراز با هیاهوی دلالان ارز چهره ای جدید به خود گرفته است.

خیابان زند شیراز از گذشته ها به دلیل داشتن بافت قدیمی و وجود مجموعه های گردشگری همواره مورد توجه توریست های خارجی و مسافران داخلی بوده و همواره برای مردم شیراز نیز حالتی نوستالژیک دارد.

اما طی چند روز گذشته جاذبه ای دیگر نیز به این خیابان اضافه شده که همان هیاهوی دلالان بازار ارز در چهار راه زند است که هر عابر و توریستی را برای دقایقی سرگرم می کند.
به میان این شلوغی که بروی تنها صدایی که می شنوی تبلیغ خرید و فروش دلار با نرخ های مختلف است اما راه و روشی برای خود دارند که به طور حتم فرد عادی نمی تواند اینگونه باشد مگر اینکه مدیریت هماهنگ کند و مابقی اجرای آن را بر عهده داشته باشند.

دلار آبی و سفید
ساعت 19 چهار راه زند هیاهویی برپا شده به محض پیاده شدن از خودرو چند نفر نزدیک شدند که اگر دلار برای فروش داری بیا داخل ماشین صحبت کنیم.
مرد میانسالی که در صندلی جلو نشست حالتی نگران داشت و به سرعت گفت که اگر دلار آبی داری 13 هزار 400 خریدارم اگر هم دلار سفید داری 15 تومان می خرم.
جوان حاضر در صندلی عقب نیز ادامه داد اگر هم خریداری14 هزار 200 تومان فروش دارم.
پس از دقایقی که متوجه شدند نه خریدارم و نه فروشنده با لبی خندان خداحافظی کردند.
با ورود به داخل جمعیت معنی دلار آبی را از جوانی جویا شدم که در پاسخ گفت: دلار آبی یا 100 دلاری، تقلبی ندارد اما دلار سفید تقلبی زیاد است به همین دلیل نرخ دلار آبی فرق می کند.
محسن عبادی ادامه داد: صبح سه شنبه دلار را با نرخ 10 تومان خرید کردیم و 13 هزار تومان فروش اما این لحظه نرخ خرید به 13 هزار 400 تا 700 رسیده است.
وی در پاسخ به این سوال که چگونه این همه جمعیت یکدفعه نرخ هماهنگ می کنند نیز گفت: راحت متوجه خواهی شد اگر خوب دقت کنی.

حضور افاغنه در بازار ارز شیراز
در این هیاهو شاید آنچه که تعجب بر انگیز بود حضور افغانی ها به عنوان دلال ارز بود که آنها هم داخل جمعیت نرخ خرید و فروش خود را فریاد می زدند.
زیر پل هوایی چهارراه زند یک افغانی توجه من را جلب کرد به آرامی خودم را به او رساندم و متوجه شدم از طریق مکالمه تصویری با هرات در ارتباط است و نکته این مکالمه درخواست پیرمرد پشت خط برای دقت بیشتر دوستان در خرید و فروش بود.
پس از دقایقی این فرد خود را به دیگر دوستان می رساند و موضوعی را با آنها مطرح می کرد، البته تعدادی از افغانی ها نیز دلالان ایرانی را همراهی می کردند.

در این میان تحویل دادن و گرفتن پول نیز داستانی داشت که شاید برای ما خاطرات روزهایی را به یاد می آورد که حدود 20 سال پیش اگر از خیابان زند عبور می کردی گروهی در پیاده رو به آهستگی تبلیغ نوار و عکس هندی می کردند و زمانی که میخواستی خرید کنی و نوار را تحویل بگیری باید به کوچه کناری می رفتی، منتظر می ماندی تا فروشنده بیاید.
دیشب نیز در کنار خیابان کسی دلار در دست نداشت بلکه همه یک ماشین حساب و یا دستگاه کارتخوان داشتند و اگر همانجا معامله ای انجام می گرفت باید به پارکینگ کناری می رفتی و آنجا دلار تحویل می شد.
در کنار خیابان سعدی و پارکینگ، تعدادی خودرو پارک بودند که دلالان ارز خود را از داخل آنها برداشت می کردند و تحویل می دادند.
زمانیکه در این پارکینگ حاضر شدیم یک نگهبانان خطاب به ما اعلام کرد که اگر معامله اینجا انجام می شود باید پورسانت من را هم پرداخت کنید که البته این جمله را به دیگر دلالان که آشنا بودند نگفت.

نرخ ارز با این وضعیت قابل پیش بینی نیست
به سراغ یکی از صرافی ها رفتیم و پس از معرفی و ارائه کارت شناسایی، جویای وضعیت خرید و فروش شدیم که مسئول صرافی با خنده گفت: صبح 12 خرید کردیم ظهر 13 خریدیم حالا 14 میخریم، صبح 13 هزار و 500 فروختیم و حالا 14 هزار و 700 تومان فروش داریم.
وی ادامه داد: هیچ چیز قابل پیش بینی نیست و متاسفانه مردم نیز به دلال های کنار خیابان بیشتر اعتماد می کنند در حالیکه اگر دلار تقلبی به آنها فروخته شد دیگر نمی توانند ثابت کنند.

تعجب توریست ها از بازار بورس کنار خیابان
پس از خروج از صرافی حضور و عکاسی توریست های آسیای شرقی جلب توجه می کرد که با خنده از این هیاهو عکاسی می کردند.
گروه دیگر توریست های اروپایی بودند که این هیاهو و فریادهای بلند را به تالار بورس و کارگزارانش مقایسه کردند.

سرگردانی مردم در میان دلالان ارز
مردم نیز در میان دلالان داستانی برای خود داشتند و در تلاش بودند که ارز خود را به بالاترین نرخ به فروش برسانند که اغلب موفق نمی شدند زیرا نرخ دلالان یکسان بود و فقط در زمان تبلیغ به گونه های مختلف بیان می شد.
زهرا طهماسبی که برای فروش 10 هزار دلار به خیابان زند آمده بود نرخ خرید خود را 12 هزار تومان اعلام کرد و گفت: دیشب به من نرخ 11 هزار تومان داده اند و امشب نرخ خرید را 13 هزار و 400 تومان می گویند.
وی در پاسخ به این سوال که به چه دلیل حاضر به فروش نیستی تاکید کرد: ترس از ضرر کردن دارم، هرچند که همین حالا نیز بیش از 2 هزار تومان سود کردم.
در میان گفت و گوی ما یکی از حاضران خطاب به خانم گفت: دخترجان به همین مقدار سود رازی باش چون اگر کاهش نرخ دلار داشته باشیم آن موقع 9 هزار تومان هم دیگر از تو نخواهیم خرید.

زن و مرد دیگری که برای سفر به دنبال خرید 1000 دلار بودند، به گونه ای دیگر سرگردان بودند که بعد از نشان دادن کارت شناسایی حاضر به گفت و گو شدند و مرد در پاسخ به این سوال که به چه دلیل از بانک خرید نمی کنید، گفت: صبح به بانک مراجعه کردیم اما نرخ مناسب نبود در حالیکه شاید در این بازار بتوانیم یورو ارزان خریداری کنیم.
وی ادامه داد: در اینجا هم ترس از تقلبی بودن داریم به همین دلیل نمی دانیم چه کار باید بکنیم.
تا زمانیکه ما در محل حاضر بودیم نرخ خرید دلار آبی به 14 هزار 300 رسید، خرید ارز بسته ای نیز 15 هزار تومان اعلم شد.