پیام فارس
فارس و استاندارانش
دوشنبه 5 آذر 1397 - 10:38:17 AM
عصرمردم
پیام فارس- در این سرمقاله به قلم محمد عسلی صاحب امتیاز و مدیرمسئول این روزنامه آمده است: فارس را استاندارانی بوده از سر لاعلاجی که چون فلان بن فلان در فلان نقطه فعلاً به کار نیاید همان بهتر که به دیار فارس آید و چون دیگر مدیران به فاصله‌ای دور صدایش به مرکز نرسد و مزاحمتی ایجاد نکند.
چنانکه هنرهای دستی استان همسایه در حافظیه عرضه می‌شود و قطعات کارخانجات خوابیده برای راه‌اندازی دیگر کارخانه‌ها هدیه شود.
آری فارس را استانداری باید از ناکجاآباد که چون به فارس آید زبانش فهم نشود و او را شناختی از این دیار بزرگ نباشد و چون بعد از چند سال نیمه شناختی پیدا کند به استان‌های دیگر کوچ کند با تیمی نه برازنده و اندازه پس از آزمون و خطایی چند تا هر آنچه نتوانسته‌اند از آن تجربه در فارس به دست آرند در دیگر استان‌ها به کار آورند.
و اما بعد:
هر آنچه گفتیم و نوشتیم که فارس این سرزمین تمدن‌خیز کهن را دریابید که خود گنجی عظیم در نهان دارد کس را گوش شنوا نبود حتی نمایندگان گذشته و حال که قسم یاد کرده‌اند برای حوزه انتخابیه خود تلاش کنند و در شناسایی مدیرانی همت گمارند که فارس و مردم و نیازهای آنان را فهم کنند.
دریغا که هر کدام دستی از هم برآرند فرقی با هم ندارند و تاکنون در این مهم همت نکرده‌اند متأسفانه یک ارزیابی دقیق و منطقی از عملکرد استانداران در طول و عرض این سال‌ها و آثاری که از عملیات عمرانی، فرهنگی، اقتصادی، کشاورزی و خدماتی به جای گذاشته‌اند. هنوز نسخه‌ای از چنته صاحبنظران و پژوهشگران بیرون نیامده جز آنکه خبرهایی از آمدن و رفتن و نه عشق ورزیدن از آنان در رسانه‌ها خبری شده‌اند بدون آنکه تحلیلی بر آن آمدن و رفتن‌ها باشد.
و اما بعدتر:
اینک رتبه فارس در بیکاری بیش از دیگر استان‌هاست.
جذب سرمایه‌دار با ایرادهای بنی اسرائیلی بسیار کمتر از استان‌های مطرح دیگر است.
سرمایه‌های قابل توجهی از شهرهای فارس بیرون رفته و سرمایه‌داران را فراری داده‌اند.
مدیران کارآمد و هوشمند هم ترجیح داده‌اند خدمات خود را در تهران و دیگر استان‌ها ارایه دهند.
کارخانجات قدیمی از ریسندگی و بافندگی گرفته تا کارخانجات مخابرات یا تعطیل شده‌اند و یا ارتقای کمی و کیفی نداشته‌اند. صنایع الکترونیک هم با انتقال بعضی از قطعات پیشرفته آن از حال و روز خوبی برخوردار نیست.
ساخت و سازهای عمرانی و مسکونی یا متوقفند و یا باری به هر جهت با کندی پیش می‌روند.
در بخش کشاورزی هم به علت خشکسالی‌های مداوم چندان حرفی برای گفتن نداریم بیشتر عشایر شهرنشین از سنت عشایری خود فاصله گرفته کارگاه کوچکی هم در خانه‌های خود ندارند و همانند دیگر شهرنشینان به دنبال مشاغل اداری و پشت میزنشینی‌اند و هنوز طرحی برای احیای اشتغال سنتی زنان ارایه نشده.
پولداران و متمولین ترجیح می‌دهند پولشان را یا در بانک‌ها سپرده‌گذاری کنند و یا به خرید ارز و سکه و طلا دل مشغول گردند.
راهکارهای تشویقی برای سرمایه‌گذاران بیشتر شعاری و مقطعی است که با نظر کارشناسان، آب می‌روند و ایرادها اندکی از آنها را عملی نمی‌کنند.
در بخش توریسم که فارس قابلیت‌های زیادی برای رونق دادن به آن دارد کاری بجا و قابل بحث و تحلیل انجام نشده.
نه ساختار ترمینال‌های هوایی و نه مسافربری پاسخگوی نیازهای جهانگردان و حتی ایرانیان ایرانگرد نیستند.
هنوز بعضی از مسئولین حضور توریسم خارجی را مفید به فایده نمی‌دانند.
هنوز این تصور عذاب‌آور که توریست بدآموزی دارد در ذهنیت بعضی مدیران و مذهبیون هست و اهمیت آن کاملا جا نیفتاده.
بافت قدیم بدون مطالعات کارشناسانه تخریب و به حال خود رها شده است.
اعتیاد، ولنگاری و بیکاری در بافت قدیم شهر بیداد می‌کند و فقر از دور و نزدیک جار می‌زند.
علی‌رغم اینکه فارس را دارالعلم و مرکز اولیاء و انبیا می‌دانیم در بسیاری از نقاط شهر آثار تربیتی و آموزشی و تلاش‌های علما در رفتار و تعاملات اجتماعی دیده نمی‌شود. زیرا بر اساس آمارهای ارایه شده از طرف دادگستری فارس در ارتکاب جرایم و تخلفات رتبه بالایی دارد.
در نوسازی مدارس از دیگر استان‌ها عقب افتاده‌ایم و آموزش و پرورش چشم امیدش بیشتر به خیرین مدرسه‌ساز است که علی‌رغم تلاش‌های آنان هنوزا هنوز بسیار مدارس قدیمی داریم که نیاز به تجدید بنا و نوسازی دارند.
معضل ترافیک و آلودگی هوای شهر شیراز و بعضی شهرستان‌ها مانند داراب که مردم همه روزه از آلودگی اتومبیل‌ها و موتورسیکلت‌ها رنج می‌برند روز به روز بیش و بیشتر می‌شوند.
با این وصف که اگر معضلات بازگو شوند این نوشتار به یک سیاه‌نامه تبدیل می‌شود.
فارس را مدیریت ارشدی باید که فرهنگ را زمینه‌ساز رفع مشکلات کند و توسعه راه‌های ارتباطی را برای پیشگیری از تصادفات وجهه‌ی همت قرار دهد، از اتومبیل شعار پیاده شود و در این شرایط حساس اقتصادی و سیاسی از مردم کمک بگیرد و کار را به کاردان بسپارد.
شوربختانه در این فرصت که قرار است استاندار جدیدی برای فارس معرفی شود نمایندگان مردم به یک جمع‌بندی برای ارایه یک نظر مفید و منطقی نرسیده‌اند و هر کدام یا ساز خود را می‌زنند و یا می‌گویند اعمال نظر نمی‌کنیم.
آیا بهتر نیست انتخاب استاندار فارس را به گزینش مردمی موکول کنیم تا داوطلبان توانایی خود را محک بزنند و عیار خود را نشان دهند؟
چرا وزارت کشور از بزرگان فارس و صاحب منصبان نظرخواهی نمی‌کند؟
چرا از تجربه عدم کارآمدی و مقبولیت استانداران سابق غیربومی درس نمی‌گیریم؟
رانت‌خواران، توصیه‌کنندگان، فامیل‌گرایان و کسانی که از طریق لابی کردن ترجیح می‌دهند بدون مطالعات کارشناسانه دست به انتخاب بزنند و گزینه خود را به فارس تحمیل نمایند سخت در اشتباهند. زیرا آثار تلاش‌های بی‌ثمر آنان فارس را به قهقرا می‌برد و مردم را ناراضی می‌کند.
مدیران قابل و توانمند فارس کم نیستند. ذکر اسامی آنان ایجاد شبهه می‌کند کافی است بعضی ایرادات سوخته شده قبلی و ارزیابی‌ها به روز شوند به کارنامه کاری افراد در گذشته آنان توجه شود. به توانمندی‌ها، عشق و علاقه به کار و مقبولیت عامه توجه شود تا همکاری تمامی ادارات، نهادها و مهمتر از همه مردم بار دیگر بتوانند اجماعی حقیقی در تحقق اهداف برنامه‌های عمرانی، خدماتی و صنعتی را موجب شود و کسانی که نامزد این سمت‌ها می‌شوند بدانند که حضورشان فرصتی است کوتاه که دیگر تکرار نمی‌شود.

http://www.Fars-Online.ir/fa/News/66571/فارس-و-استاندارانش
بستن   چاپ