پیام فارس
میراث
یکشنبه 22 اردیبهشت 1398 - 1:09:54 PM
روزنامه افسانه
پیام فارس- در این نوشتار که روز یکشنبه به قلم حمید مقدس فرد به چاپ رسید آمده است: میراث ادبی و نوشتاری ایران خوانده نمی شود چون ایرانی ها کمتر کتاب می خوانند.
پس ازآنکه چند سال پیش درسازمان فرهنگی و هنری سازمان ملل متحد، یونسکو دو اثر نوشتاری ایران، التفهیم بیرونی و پنج گنج نظامی، ثبت جهانی شدند هیچکس آنها را نمی خواند و به یاد ندارد.
همچنانکه نمونه های منحصر به فرد دیگر مانند شاهنامه و مثنوی و غزل و قصیده و متون عرفانی و ادبیات معاصر به ویژه در داستان نویسی وشعر و نمایشنامه، درحافظه ایرانی جایگاه برجسته ای ندارند.
کم اند کسانی که بتوانند غزل یا قصیده ای را از حفظ بخوانند یا داستانی از شاهنامه یا گفته ای ازمولوی را بی نقص بخوانند، حتی در درس خوانده ها .
این به جای خود در همان درس خوانده ها کمتر کسی است که بتواند غزلی را از رو به درستی و بدون غلط بخواند. ازدرک یا تحلیل درست و کامل که اصلا خبری نیست.
معلوم است که شمار کسانی که درباره التفهیم چیزی بدانند یا یکی از منظومه های نظامی را خوانده باشند از تعداد کسانی که مثنوی یا حافظ را خوانده باشند بسیار کمترند چندانکه خود اینان از آن متن ها کمیاب ترند.
این نارسایی بخش مهمی از آسیب دیدگی حافظه ایرانی است و آن را باید در ردیف های بالایی آسیب های اجتماعی و فرهنگی بگذاریم.
درحالی که یک دانشجوی متوسط، صرف نظر از رشته تحصیلی، در اقتصادهای پیشرفته، متون اصلی فرهنگی و ادبی کشورش را خوانده و در هر سال مسابقه های بزرگ ادبی در خواندن برگزار می شود و شمارگان کتاب های ادبی، پیوسته رو به افزایش دارد دراینجا هم رتبه همان دانشجوی متوسط، حتی نمی تواند فهرستی از مهمترین آثار ادبی را تهیه کند و هنوز نام برخی از بزرگترین بزرگان ادب ایرانی را نمی شناسد.
ادبیات خارجی که حتما خواننده چندانی ندارد مگر دانشجویان رشته های مربوطه که بیشترشان به انگیزه نمره و مدرک می خوانند. بی دلیل نیست که شمارگان کتاب های ادبی در ایران بیشتر از هزارنسخه نمی شود درحالی که دانشجویان رشته های ادبی از20 هزار نفر بیشترند.
سهم ادبیات در رقم ناچیز سرانه مطالعه ، ناچیز و نزدیک به صفر است. این پدیده ویرانگری است که حافظه ایرانی را تخریب می کند و پیوند آن را با تاریخ و تمدن گذشته و حال می گسلد.
ایرانی ها به اندازه یک هزارم آنچه که به موبایل و اتومبیل و تماشای تلویزیون ماهواره ای و سریال های نازل تلویزیون اهمیت می دهند خواندن ادبیات ایران و جهان را مهم نمی دانند.
در دو نسل گذشته و تا اندازه ای درنسل گذشته ادبیات ایرانی را می شنیدند و می خواندند و از این جهت از نسل امروز که به پیامک بازی و موبایل و چت معتاد شده جلوتر بودند. جامعه سنتی ایرانی، شفاهی بود و در همان حد هم ادبیات و میراث آن را می شنید و تا اندازه ای می خواند.
جامعه امروز درمرز میان شفاهی و تصویری بودن گرفتار مانده و تلویزیونی شده و همان مقدار را هم نمی خواند و نمی شنود. در هر دو صورت این حافظه ایرانی است که تباه می شود چون میراث ادبی را باید خواند.
شرایط اجتماعی ایران برای خواندن، مناسب و فراهم نیست و در این مورد در برابر حافظه جهانی کم آورده است. از التفهیم گذشته، چند نفر را می توان یافت که نام پنج گنج نظامی را بدانند و آنها را خوانده باشند؟ این پرسشی است که پاسخش حافظه ادبی می خواهد و فعلا درسبد هزینه خانوار ایرانی و در ردیف های بودجه عمومی فرهنگی، موجود نیست.
شاید این حرف ها در شرایطی که خانواده های ایرانی گرفتار معیشت و اقتصاد معیشتی هستند، بیجا جلوه کنند ولی همین اقتصاد و زندگی معیشتی است که حافظه ایرانی را دچار فراموشی کرده است.
حافظه ای که کارکرد اصلیش فراموشی شده است مسئله اجتماعی درجه اولی است که درسوی اقتصادیش هم ازشکل گرفتن یک اقتصاد توسعه گرای مدرن مانع شده است؛ چون چنین اقتصادی پیش از هرچیز دیگر به حافظه تاریخی و ادبی نیاز دارد.
مردمی که این حافظه در آنها به آلزایمر مبتلا شده باشند از توسعه اقتصادی هم باز می مانند.هرنوع توسعه به همان اندازه به میراث نیازمند است که به کار و سرمایه و دانش فنی. مردمی که میراث شان را از یاد ببرند فرجامی به جز عقب ماندگی و از توسعه ماندن ندارند.

http://www.Fars-Online.ir/fa/News/86044/میراث
بستن   چاپ