بزرگنمايي:
در اين نشست که جمعه شب پس از نمايش اين فيلم در تالار حافظ ترتيب يافت، افزون بر ابراهيم ابراهيميان و همسر وي سارا سلطاني که فيلمنامه را نوشته است، سحر صباغ سرشت، مجري طرح و رابعه مدني بازيگر در تالار حافظ حاضر و به پرسش هاي تماشاگران پاسخ گفتند.
کارگردان "ارسال آگهي تسليت به روزنامه" در اين نشست با اشاره به اينکه نخستين نشست پيرامون اين فيلم را تجربه مي کند، گفت: با اينکه هنوز نشست مطبوعاتي و منتقدان اين فيلم در تهران هم برگزار نشده، اما همين که واکنش هاي تماشاگران را در شيراز از نزديک لمس مي کنم برايم جذاب است.
نوشتن فيلمنامه را سراسر ايراني قرار دادم
سارا سلطاني نيز درباره نسبت اين اثر با فيلم اسپانيايي "آمادور" که در نوشتن فيلمنامه مورد اقتباس قرار گرفته، خاطرنشان کرد: چون آمادور، فيلمي است که داراي موقعيتي وهم انگيز و جذاب است، تلاش نکردم که موبه مو آن را به اثري ايراني تغيير دهم. بدين خاطر فيلمنامه را سراسر ايراني ديدم درحاليکه قصه مي توانست هرجاي ديگري روي دهد.
نويسنده فيلمنامه "ارسال آگهي تسليت به روزنامه"، افزود: براي اينکه روابط آدمها در شرايط غريب و شگفت انگيز فيلم خيلي گيرا بشود تلاش کردم از موقعيت هاي آمادور استفاده کنم.
وي با اشاره به اينکه خط اصلي داستان را از نمونه اسپانيايي گرفته، افزود: نقطه مشترک "ارسال آگهي تسليت به روزنامه" با "آمادور" در مرگ سرهنگ است.
بازيگر زن نقش همسايه سرهنگ آصف نيز در اين نشست درباره تجربه قرار گرفتن در اثري به کارگرداني يک فيلم اولي، خاطرنشان کرد: از آنجاکه من در اين فيلم به پيشنهاد ابراهيميان قرار گرفتم، تجربه خاصي بود که برايم خوشايند است، چراکه اين فيلم به لحاظ شخصيت هايي چون طاها با بازي صابر ابر و ريحان با بازي نازنين بياتي بخشي از مشکلات جامعه امروزي را بيان مي کند.
اين بازيگر پيشکسوت با اشاره به اينکه در اين فيلم خانه سرهنگ آصف را مانند خانه برادرش مي پنداشت، افزود: از اينکه محبت خود را در فيلم ابراز کردم ضمنا فضول هم هستم.
با کارگردانان فيلم اولي احساس مادري دارم
مدني که براي حضور در نشست نقد و بررسي فيلم "انارهاي نارس" شامگاه شنبه نيز در شيراز حضور دارد، خاطرنشان کرد: من با کارگردانان فيلم اولي احساس مادري دارم و بيشتر با آنها ارتباط برقرار مي کنم.
مجري طرح "ارسال آگهي تسليت به روزنامه" نيز در اين نشست جنبي که دومين جلسه نقد و بررسي سيزدهمين جشنواره فيلم فجر شيراز بود شيوه تعامل تهيه کننده را با يک کارگردان تازه کار را مانند ديگر کارگردانان دانست و توضيح داد: مجري طرح، عنواني است که چندسالي در سينماي ايران باب شده و فقط در اين سينماست که استفاده مي شود. چراکه اين عنوان غلطي است و در دنيا با نام تهيه کننده اجرايي شناخته مي شود که تهيه و توليد فيلم را در غياب تهيه کننده کلان پروژه برعهده دارد.
سحر صباغ سرشت با اشاره به درازا کشيدن مراحل پيش توليد اين فيلم که به سه سال رسيد، خاطرنشان کرد: جنس فيلمهايي با اين سبک و سياق که با بودجه اي شخصي تامين مي شود به شيوه ايست که تا زمان نگارش فيلمنامه جزو معدود گروه هايي بوديم که مرحله پيش از پيش توليد داشت. از اين رو تمامي انتخاب ها خوشبختانه در اين فيلم پس از خوانش فيلمنامه شکل گرفت.
هرگاه به تهيه کننده اي مراجعه مي کردم با مخالفت روبه رو مي شدم
ابراهيميان نيز در اين باره توضيح داد: چون قرار بود 6، 7 سال پيش فيلم نخستم را بسازم و هرگاه به تهيه کننده اي مراجعه مي کردم تا آنرا کليد بزنم با مخالفت آنها روبه رو مي شدم با پيشنهاد شدن اين فيلمنامه که با کمک صباغ سرشت همراه شد توانستم فيلمي که واقعا مال خودم باشد را بسازم. بدين خاطر موضوعي در ساخت "ارسال آگهي تسليت به روزنامه" از طرف گروه توليد به من وارد نشد و دخل و تصرف کسي در آن شکل نگرفت.
اين کارگردان جوان موتيف "چاي مي خوري" را از نمونه ديالوگ هاي ميان خود و همسرش در نوشتن فيلمنامه عنوان کرد و گفت: اين «چاي مي خوري» از نمونه هايي است که مترادف با مفهوم "ولم کن که حال و حوصله ات را ندارم".
ابراهيميان پايان باز "ارسال آگهي تسليت به روزنامه" را در پيوند با باوري دانست که اعتقاد دارد فيلمساز نبايد براي مخاطب نسخه بپيچد.
او با اشاره به اينکه سينماگري است که مخاطب را در تصميم گيري نهايي رها نمي سازد، افزود: فيلمساز مانند آينه ايست که دغدغه هاي اجتماعي را به مخاطب نشان مي دهد و اين تماشاگر است که نهايتا تصميم مي گيرد طاها يا ريحان که از اوج عاشقانگي به نقطه جدايي مي رسند چه سرونوشتي مي يابند.
ابراهيميان با تاکيد بر اينکه به پايان باز اعتقاد شديدي دارد، افزود: بدين روش است که مخاطب به فکر فرو مي رود تا "ارسال آگهي تسليت به روزنامه" براي هريک نتيجه گيري مطلوب داشته باشد.
مرز انسانيت جغرافيا ندارد
نويسنده "ارسال آگهي تسليت به روزنامه" هم در اينباره با گفتن اين جمله که مرز انسانيت جغرافيا ندارد، ادامه داد: در موقعيت هايي که فشارها شرايط انسانها را به سمتي مي برد که بسياري وقتها چاره اي ندارند، تلاش کردم شخصيتهايم خاکستري باشند.
وي با دفاع از عنصر مرگ سرهنگ در اين فيلم، اشاره کرد: اگرکه اين موضوع باعث شود احساسات متضادي در مخاطب رقم بخورد که نگاه انساني را دچار تکان کند، مي ارزد به اينکه لحظاتي هم بيننده حالش بد شود.
سلطاني با اشاره به اينکه گاهي در نوشتن سکانس هاي پس از مرگ سرهنگ آصف حال خوبي نداشته، افزود: فراموش شدن انسانها به دردکشيدن مي ارزيد.
مجري اين نشست که اصرار به نام بردن از اين فيلم با عنوان ارسال يک آگهي تسليت به روزنامه داشت با تذکر سحر صباغ سرشت در ادامه اشتباه خود را با اين پرسش جبران کرد که عنوان اين فيلم چرا اين چنين طولاني است درحاليکه در جشنواره امسال رکورد کوتاه ترين نام فيلم به اثر ابراهيم حاتمي کيا و فيلم "چ" تعلق دارد که سلطاني پاسخ داد: شايد اگر نام فيلمنامه جديدمان را که مشترکا نوشته ايم بشنويد از اين که رکورددار طولاني ترين عنوان فيلم جشنواره هستيم پشيمان شويد.
طاها و ريحان ميان آدم هايي قرار گرفته اند که بيش از زندگي، مردگي مي کنند
کارگردان ارسال آگهي تسليت به روزنامه در تشريح شخصيت طاها و ريحان، گفت: بخشي از شخصيت طاها داراي اصولي است که به آن پايبند است، اما ريحان گرچه از شهرستان آمده اما تحت تاثير جامعه رنگ عوض کرده و منفعت طلبي هايي دارد که از روي احساس محق بودن بر آمده است. از اين رو ديالوگ هاي آنها هم براي من داراي يک پيشينه است بدين خاطر که در تهران ميان آدم هايي قرار گرفته اند که بيش از زندگي، مردگي مي کنند.
مجري طرح ارسال آگهي تسليت به روزنامه نيز در اين نشست يکي از ويژگي هاي اين فيلم را طراحي صحنه و دکوري دانست که محصول انديشه و نبوغ کيوان مقدم است که با حساسيت و وسواس او شکل گرفته است.
صباغ سرشت، خاطرنشان کرد: به لحاظ ويژگي کار که تمامي نماها در يک خانه روي مي دهد براي يافتن لوکيشن يک ماه و نيم به درازا کشيد، چون مهم بود که در جايي تکراري فيلمبرداري نشود بدين خاطر خانه اي که پيشتر در مجموعه يا فيلمي ديده نشده باشد همسان با ساختار قصه مي خواستيم.
در ادامه برنامه هاي جنبي سيزدهمين جشنواره فيلم فجر شيراز که تا 25 بهمن برگزار مي شود، شامگاه شنبه با حضور مجيدرضا مصطفوي، کارگردان و رابعه مدني، بازيگر، فيلم "انارهاي نارس" در تالار حافظ به نمايش و نقد گذاشته مي شود.