پیام فارس -
خبرگزاری مهر – گروه استانها – حمیدرضا عمادی *: اواخر شهریورماه است و چیزی به آغاز مهرماه 1400 نمانده است. چندین ماه متوالی از این شیوع کرونا گذشته و مدرسهها دیر زمانی است که سوت و کورند؛ بچهها نه زنگ صبحگاهی را تجربه کردهاند نه هیاهوی دویدن در حیاط، نه شیطنتهای زنگ ورزش، نه لباس فرم و نه بوق راننده سرویس، نه حتی جمع کردن کیف و لوازم مدرسه و نه به زور خوردن لقمه صبحانه از دست مادر را.
گویی همه چیز در جایی از زمان متوقف شده و همه در این مدت گوشه نشین و متصل به اینترنت شدهاند برای یادگیری آنچه تا پیش از این، رو در رو در مدرسه و از معلم با طعم شیرین محبت فرا میگرفتند.
ساعت کار مدرسهها حالا دیگر از هشت صبح تا یک ظهر نیست، از صبح مدرسه در اینترنت باز میشود تا شب، سرها داخل گوشی و تبلت، حالا نگرانی از دیر رسیدن و از دست دادن کلاس یا کم شدن نمره انضباط و اینها نیست، نگرانی الان تمام شدن زود به زود بستههای اینترنتی است و امتحاناتی که بعضاً اشتراکی پاسخ داده میشوند، تکالیفی که مشترکا نوشته میشوند و خانوادههایی که هنوز هم بین داشتن تلفن همراه فرزندشان و نداشتن آن در شک و تردید هستند، همینهاست که مهر را به فصل تردیدها، فصل اشکها و لبخندها تبدیل کرده است.
هنوز درگیریهای ناشی از کرونا در جامعه وجود دارد. اگر چه به همت اعتماد عمومی مردم و تلاشهای کادر بهداشت و درمان کشور، پیشرفتهای خوبی در کاهش تعداد بیماران، کاهش آمار فوتیهای ناشی از بیماری، تغییر رنگ شهرها، تسریع در روند واکسیناسیون انجام شده لیکن یکی از نگرانیهای امروز مردم، بازگشایی مدارس است.
خانوادههایی که نگران از حضور فرزندانشان در مدارس و شیوع بیشتر کرونا، متراژ کلاسها و رعایت فاصله اجتماعی مناسب، سرویس، بوفه و آبخوری و نزدیک شدن به فصل سرما و بیماریهایی مثل سرماخوردگی و آنفلوانزا، تهویه مناسب فضای هستند از سوی دیگر از حضور دائمی فرزندان خود طی این ماهها در منزل خسته شدهاند و مدیریت فرزندان در منزل برایشان تبدیل به یک کلاف سردرگم شده و به دنبال آن تغییرات در سبک زندگی دانش آموزان که سلامت آنها را نشانه میرود.
البته در حوزه دانشگاهی نیز شرایط بهتری نداریم، دانشجویانی که در برخی از رشتهها سومین ترم را پشت سر گذاشتهاند، بدون آنکه نه استاد آنها را ببیند نه دانشجو استادش را بشناسد و اگر اینگونه ادامه پیدا کند، دوره کاردانی بسیاری از دانشجویان بدون لحظهای حضور فیزیکی در کلاس درس و بدون چشیدن طعم دانشجو بودن، سپری میشود.
همه کسانی که در حوزه آموزش دستی بر آتش دارند از روز اول به خوبی واقف بودند که آموزش مجازی برای طولانی مدت و به صورت فراگیر و همه جانبه جایگزین مناسبی برای آموزش و یادگیری نیست و آموزش باید به گونهای برنامه ریزی شود تا تلفیقی از روشهای مناسب باشد. البته نبود تجربهای در این وسعت، نبود زیر ساختهای لازم نرم افزاری و سخت افرازی برای آموزش مجازی، عدم تسلط آموزش دهندگان به شیوههای آموزش مجازی، در دسترس نبودن اسباب و لوازم یاددهی برای آموزش دهندگان و لوازم یادگیری برای یادگیرندگان، پوشش و سرعت اینترنت و گرانی بستههای ارتباطات اینترنتی همه و همه باعث شد تا این حداقل شیوه آموزش نیز با مشکلاتی روبرو شود، حتی بکارگیری سامانههایی مثل شاد نیز نتوانست آنگونه که باید و شاید پوشش دهنده برخی از مشکلات آموزش در کشور باشد.
این امر سبب شد تا در نهایت، مدارس در بخشهای دولتی به صورت کج دار و مریز و در بخشهای غیر دولتی از سامانههای دیگری علیرغم ممنوعیتی که آموزش و پرورش قائل شده بود، روند آموزش را فعالانه ادامه دهند.
آموزگار و استاد دانشگاه
کد خبر 5310206